عسل مامان
سلام جیگگگگررررررک مامان الناززززز فدات شممم جدیدا صبحا که بیدار میشم یه مقدرای حالت تهو دارم عزیزممم همش دعا دعا میکنم تو توی دلم باشی سالم باشی هفته دیگه میرم دکتر بابایی رفت نوبت بگیره میخوام یه دکتر خوبم مشهد برم اینجا نیشابور دکتر خوب نیست راستیییییی خاله الهه مشکلش حل شددد خدایا صد هزار بار شکرت که مشکل خواهرمو حل کردی از همه مهمتر اینه که منو بابا علیرضا دیشب تصمیم گرفتیم که دیگه با هم دعوا نکینم به خاطر تو کلی باهم آشتی کردیم و عششقووولانه شدیم بعدشم بابایی زنگ زد بیرون برامون شام اوردن من عاشق مکدونالد هستم واییییی...
نویسنده :
نایسل
12:46