دوست دارم مادر باشم تا کس دیگری بر روی زمین " یک یا دو فرزند را " با عشق به بار آرم دوست دارم از کودکی پرستاری کنم با لب های گرمی که از سینه ام شیر می خورد به جای اینکه گردنبند ملکه ای را بر بالای قلبی سخت بر گردن بیاویزم دوست دارم کودکی خردسال را در بستر نوازش کنم تا در سلامت و ایمنی بیارامد تا آنکه زنجیری از دانه های الماس را احمقانه به دور سرم بیاویزم دوست دارم صورت معصوم کودکی را بشویم با چشم هایی براق و خندان تا آنکه مراسم با شکوه پر آوازگان را با رنگ به تصویر کشم یا در میان خردمندان گام بردارم دوست دارم مادر باشم تا هر کس دیگر بر روی زمین ! ...