جن و جن زدگی
سلام دوست جونااااااااممممممممم وای دیشب چه تق و توق بود ... ایشالا مامان هاییی که نی نی تو دلشون بوده نترسیده باشن اتفاقی نیافتاده باشه راستیییی من مثه همیشه دیشب داشتم نت گردی میکردم یه هو به یه وبلاگ رسیدم در مورد احضار روح و جن اینا بود من خیره تا آخرش خوندم همه داستاناااااشو خوندمم واییی بعد استرس گرفته بود تا صبح خوابم نمیبرد همش خدا خدا میکردم وای الان همش حس میکنم خونمون پر جن شده اصلا اعصاب مصاب واسم نمونده تقصی رخودمه اینقدر فیلمای بینهایت ترسناک دیدم الان این جوری شدم یاد روزای اول ازدواجم با علیرضا افتاده بودم هر شب گریه میکردم یه پیرزن با چادر سیاه میدیدم خیلی هم شبیه مادر شوشو بود&nbs...
نویسنده :
نایسل
12:27