محمد رضا (آريو جون)محمد رضا (آريو جون)، تا این لحظه: 8 سال و 2 ماه و 11 روز سن داره

نی نی مامانش

همه چی آرومه ....

1390/12/25 12:32
نویسنده : نایسل
1,589 بازدید
اشتراک گذاری

اینم یه آهنگ خیلی خیلی مثبت گاوچران

نیشخند

آخ همه چی  خیلی خیلی آرومه دروغگو

همین آرامشش باعث ترس میشه قهقهه

من خیلی خیلی خوشبختم دارم به خودم روحیه میدم فرشته

آخر سالی دلتون شاد بشه  دلم منم شاد بشه قلب

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (70)

فرزند ما
25 اسفند 90 11:19
هر وقت میومدم تو وبت اشکم در میومد!!! اینجوری آدم بیشتر احساس مثبت بودن میکنه!!!
سارا
25 اسفند 90 11:43
ای ول الی بزن به در شادیییییییییییییییییییییییی هورا
سارا
25 اسفند 90 11:44
با این آهنگت روحم شاد شد و قبرم گشاد
دکمه
25 اسفند 90 11:44
آفرین! اینه! همه چی آرومه!!!
سارا
25 اسفند 90 11:48
یکی از دوستام سه ماه پیش ما رو کش که یه اسم قشنگ برام بگید بعد نه نه شو شو گش گذاشت نرگس. شو شو گه که خیلیییییییییییییییی مامانی بود به حرف نه نه اش کرد اما دوستم بچه رو دیانا صدا کرد و همه اون رو دیانا صدا کردن دماغ نه نه ش دود شد
سارا
25 اسفند 90 12:04
خوب من رفتم دیگه بای عزیزم
سارا
25 اسفند 90 12:08
الی رفتی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ میخوام بای بای کنم
مامان آرشیدا قند و عسل
25 اسفند 90 12:33
خوب کاری میکنی گلم نگرانت شدم امیدوارم خدا سلامتی بهت بده
مامان آرشیدا کوچولو
25 اسفند 90 13:01
دیروز صبح بابایی سحر دختر همسایمون خودش از من هویج هایی رو که بردم براشون رو از من گرفت اما نتونست از اون هویج ها بخوره نیم ساعت بعدش مامان سحر زنگ زد با دل واپسی که زهره خانم اشتباه گرفتم علی بابای سحر حالش خوب نیست و امروز اون آقای مهربون که دختر منو بغل میکرد بوس میکرد ناز میکرد رفته تو کما و اگه دستگاهها رو قطع کنند تمام شب عیدی آخه عید نامزدی سحرم بود خدایا به همه سلامتی بده اون موقع تا حالا دارم گریه میکنم
مامان دخملی
25 اسفند 90 13:36
پس خدا رو شکر عزیزم
مامان نسترن
25 اسفند 90 13:51
برای نایسل عزیزم...
بابای ملیسا
25 اسفند 90 14:17
با عرض سلام . ضمن تبریک بخاطر نوشته های قشنگتون ، وبلاگ ملیسا جون با موضوع اولین چهارشنبه سوری ملیسا به روز شد . چقدر زیباست که میزبان شما باشیم و با نوشتن حتی یک خط یادگاری ، ملیسا رو از لطف خودتون محروم نکنید .
بابای دوقلوها
25 اسفند 90 15:16
همیشه شاد باشید رمز مطلب رو خصوصی فرستادم.
مامان آینده ( آرزو)
25 اسفند 90 16:11
واااااااااای عزیزم منو یاد خاطرات روز عروسی انداختی با این آهنگ و.........این رو گذاشته رو فیلم عروسیم ... یه روز قبل عروسی هم همش اینو گوش میکردم .... خیلی دوست دارم .آهنگش رو ..امیدوارم واسه همه همه چی آروم باشه ...............بووووووووووس
مامان ریحانا
25 اسفند 90 16:36
سلام منم قالبم از آوازکه اما ماله من آما ر وب نداره
مامان آینده ( آرزو)
25 اسفند 90 16:58
خصوصی
مامان آینده ( آرزو)
25 اسفند 90 17:09
خوبم ممنون عزیزم ... یه کم حوصله ام سر رفته بود
مامان آینده ( آرزو)
25 اسفند 90 17:13
پس مشغولی منم یه کم کار دارم ولی حسش نیست فعلا ...شاید دیگه الانا یواش یواش پاشم
مرجان مامان پریساجون
25 اسفند 90 17:51
من رمزت رو ندارم .اگه تونستی واسم بفرست. آفرین همیشه شاد باش
مامان نفس طلایی
25 اسفند 90 19:11
قزبونت برم شوشو منتظرمه فقط امدم تندی بهت بگم عیدت مبارک انشاالله سال خیلی خوبی رو شروع کنی و سال امدن نی نیت باشه برای هم دعا کنیم بووووووووووووووس
سمیه
25 اسفند 90 19:57
سلام عزیزم وبلاگ عالی دارید میخواستم اگه موافقید تبادل لینک کنیم ممنون بهم خبر بدید
عارفه
25 اسفند 90 20:46
همه چی خوشگه من چقد خانومم
نسترن
25 اسفند 90 21:03
سلام کجایی دوست جونم چیکار کنم اینقده سرم شلوغه
مامانی وروجک
25 اسفند 90 22:18
پیشاپیش تولد عید شما مبارک همیشه دلتون شاد ولبتون خندون و به دور از ترس
مامانی وروجک
25 اسفند 90 22:24
این نظر برای پست بالاییه,امیدوارم تو سال 91 هرچی از خدا بخواین بهتون بده امین
نسترن
25 اسفند 90 22:38
من اومدم خوبی چیکارا میکنی؟
نسترن
25 اسفند 90 22:51
چرا جیگملم چرا مسافرت نمیری؟
نسترن
25 اسفند 90 22:52
من الان یک عدد نسترن با وسایل اماده هستم که فردا صبح زود حرکت می نماید البته انشاالله
نسترن
25 اسفند 90 22:56
با ماشین خودمون فکر کن
نسترن
25 اسفند 90 22:57
میخوای بیام بریم بزنیمشون ؟
نسترن
25 اسفند 90 22:57
باشه دوست جون
نسترن
25 اسفند 90 22:58
خو توهم با مامانت اینا برو علی هم پیش مامانش بمونه
نسترن
25 اسفند 90 23:01
اره بابا دیگه در اون حد سخت گیر نیست
نسترن
25 اسفند 90 23:01
خودمونیم خیلی ولی دلم برات تنگ میشه کی این تعطیلات تموم شه
نسترن
25 اسفند 90 23:06
فردا حتما میری مشهد؟ نه فراموش کن منم دوستت دارم
نسترن
25 اسفند 90 23:09
رفتی حرم حتما واسه منم دعا کن خیلی دلم واسه امام رضا تنگ شده ولی خو مهدی وقت نکرد بیارتم مشهد
نسترن
25 اسفند 90 23:14
به احتمال زیاد7
نسترن
25 اسفند 90 23:17
نه باب خواب هنوز زوده
نسترن
25 اسفند 90 23:18
دارو چی رو هنوز نخریدی؟
نسترن
25 اسفند 90 23:23
کاش یک نسخه مشهد دکتر میرفتی
نسترن
25 اسفند 90 23:33
من زنگ زدم به ترک زاده
نسترن
25 اسفند 90 23:34
به تو کی وقت داد
نسترن
25 اسفند 90 23:54
بخشید من داشتم مطلب جدید مینوشتم به من وقت نداد گفت باید صبح بیای اسم بنویسی روز بد صبح بای اسمت رو بخونیم ببینی تو لیست هست وگرنه باید بد از ظهر ش باز بیای
سحر
26 اسفند 90 0:32
────(♥)(♥)(♥)────(♥)(♥)(♥) _ ──(♥)██████(♥)(♥)██████(♥) ─(♥)████████(♥)████████(♥) ─(♥)██████████████████(♥) ──(♥)████████████████(♥) ────(♥)████████████(♥) __ ──────(♥)████████(♥) ────────(♥)████(♥) __ ─────────(♥)██(♥) ───────────(♥)
مامان ریحانا
26 اسفند 90 0:41
سلام ممنون میشم کدشو برام بذاری امکان داره براتون
مامان آریا
26 اسفند 90 1:08
سلام عزیزم پیشاپیش عیدت مبارم منم خیلی از همون که نمیخوام اسمشو بیارم میترسم وبت خیلی بامزه ست .اگه اجازه بدی بلینکم. راستی من نیشابور دانشجو بودم .
سارا
26 اسفند 90 9:19
الی جون امیدوارم سال خوبی رو داشته باشی شوخی کردم
مامان آرشیدا کوچولو
26 اسفند 90 9:48
سلام عزیزم آقای همسایه مون به رحمت خدا رفت صدای جیغ و گریه ی بچه هاش تمام ساختمون روپر کرده واقعا وحشتناکه هر کی دوست داره براش یه فاتحه بخونه. راستی باید کم کم ازت خداحافظی کنم شنبه داریم میریم اصفهان شارج وایمکسم هم تمومه چون امتحان دارم میخوام تا بعد از امتحانم شارجش نکنم شاید یه مدتی نتونم بیام وب آرشیدا رو هم میدم شاهین آپ کنه قبلش سعی میکنم به همه دوست های آرشیدا عید رو تبریک بگم . به همه نی نی وبلاگی ها سلام من رو برسون دوستتون دارم
سحر
26 اسفند 90 10:07
برای عیدی امسالت یک سبد ستاره چیده ام تکه ای ازماه را و یک شاخه نیلوفر سال تحویل میشود و من برایت لبخند می زنم نوروز مبارک
مامان رضا جونی
26 اسفند 90 10:30
عزیزم پست ثابتت عالی بود و هم 7 سینت خوشگل بود
مامان رضا جونی
26 اسفند 90 11:05
یک چشم به هم بزن یک چشم به هم بزن . . . زدی!! دیدی یک چشم بهم زدن نسترن هم می یاد حالا معلوم نیست می یاد برامون عکس می گذاره یا باز نظر سنجی برامون می گذاره
مامان رضا جونی
26 اسفند 90 11:11
عید جایی نمی رید؟؟؟؟ من عاشق نیشابورم اگه اونجا بودم هر روز می رفتم خیام، کمال وای من عاشقه مسجد چوبیم راستی چخیلی وقت یش شنیدم آتیش گرفته راست بود؟؟؟؟؟؟؟؟
مامان رضا جونی
26 اسفند 90 11:14
ای کاش که هر لحظه بهاری باشی هر روز پر از امیدواری باشی هر ۳۶۵ روز امسال سرگرم شمردن هزاری باشی ! یعنی کارمند بانک بشی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مامان رضا جونی
26 اسفند 90 11:21
مو مشهدیوم ولی توی بجنورد زندگی میکنم
مامان رضا جونی
26 اسفند 90 11:34
الان دیدم عزیزم آخر ساله دیگه کاراش زیاد شده بقول خودت نمایشگاه هم که رفته مثل توکه نیست صبح تا شب پای نت بیکار باشه؟؟مرده دیگه
مامان رضا جونی
26 اسفند 90 11:34
تو به خودت نگیر ما خانما کلا جیگریم
مامان مانی
26 اسفند 90 12:42
امیدوارم سال خوبی داشته باشی عزیزم
مامان مانی
26 اسفند 90 12:43
سفره هفت سینت هم خیلی قشنگه گلم
نی نی سارا
26 اسفند 90 12:55
سلام عزیزم خوبی؟چه خبرا؟من مزاحم دوباره برگشتما! عزیزم من یه فروشگاه صنایع دستی تو وبلاگم گذاشتم که خوشحال میشم حداقل بهمون سری بزنید و یه نگاهی به نمونه کارا بکنی دوست دارم نظرتو راجع به کارام بدونم
مامان حنا
26 اسفند 90 14:18
سال و مال و فال و حال و اصل و نسل و بخت و تخت بادت اندر شهریاری برقرار و بر دوام سال خرم، فال نیکو، مال وافر، حال خوش، اصل ثابت، نسل باقی، تخت عالی، بخت رام ********سال نو پیشاپیش مبارک********
عارفه
26 اسفند 90 15:16
پیشاپیش عیدت مبارک عزیز دلم خیلی از اینکه دوستی به خوبی تو پیدا کردم خوشحالم ایشالله امسال سال نی نی دار شدن و عاقبت بخیری و سلامتی و عشق و ایمان کامل برای تو باشه ای سالِ سعید و سورِ عیدم از تو سرسبز و سحر خیز و سپیدم از تو سرمایه ی هفت سینِ من کامل شد تا سینِ سلام را شنیدم از تو
نفس مامان
26 اسفند 90 16:40
سلام آهنگت خیلی ماهه و آروم بخش. سفره هفت سینت هم خیلی خوشگله با سلیقهسال خوبی رو برات آرزو میکنم عزیزم بوووووووووووووووووووووووووووووس
مامان کیاوش
26 اسفند 90 18:10
عزیزم اتفاقی با وبلاگت آشنا شدم.متاسفم که فرشته کوچولوت نخواست آسمون رو ترک کنه و زمینی بشه.ان شاا.. زودتر یکی از این فرشته ها رو خدا بهت بده.به ما سر بزنید خوشحال میشیم.
سمیه
26 اسفند 90 19:19
سلام عزیزم با افتخار لینک شدید
الهه
26 اسفند 90 22:26
نوشته بالايي رو خوندم دلم گرفت دم عيدي
مامان آرشیدا کوچولو
27 اسفند 90 0:32
قربونت برم مهربون من ممنون که برای بابای سحر نوشتی خیلی دوستت دارم هزار تا بوس
زهره
27 اسفند 90 1:03
شبت بخیر قربونت برم
مامان امیر مهدی
27 اسفند 90 2:59
دوست دارم شونصد تا
مامان امیر مهدی
27 اسفند 90 3:01
سلام الناز جون خوبی گلم چه سفره قشنگی این چند روز مهمان از آبادان داشتم......هنوز هم نرفتن.... این کامنتو ساعت 3 واست گذاشتم اصلا وقت ندارم....ولی تو بیا پیشم مطالبو میخونم
سارا
27 اسفند 90 10:01
عباس گفت فعلا کامپیوتر باشه. تا ببینم چی پیش میاد. میگم الی جون واقعا تاثیر محبت رو تو زندگیم دارم میبینم. این نتیجه ی حرف هایی که بهم زدی و من عملی کردم. همسری تا حالا نگفته بود نهار بپز بریم بیرون اما دیروز در کمال ناباوری ما رو برد باغرود