محمد رضا (آريو جون)محمد رضا (آريو جون)، تا این لحظه: 8 سال و 2 ماه و 11 روز سن داره

نی نی مامانش

این روزها....

1391/5/28 16:36
نویسنده : نایسل
736 بازدید
اشتراک گذاری

وای خدا که چقده حرف دارم براتون در حد تیم ملی......بغل

دلم براتون حسابی تنگ شده نمیدونم چرا اینقدر بی حوصله شدم ..

راستی اول شهریور اینترنتم تموم میشه شاید یه مدت نباشم میخوام برم بانک دوباره خیلی وقته نرفتم

رومم نمیشه برم ....گریه

خلاصه از اون روزی گفتم که علیرضا رفت آزمایش و....یول

و من شب های قدر رو به خاطر سوختگی ام نمیتونم شلوار بپوشم خونه مون با حرم احیا گرفتم ولی

علیرضا میرفت جلسه....قلب

٥ شنبه هفته قبل یادم نمیاد چی شد

صبح روز بعدش علی تا ٦ بعد از ظهر خواب بود..... چون روزه بود دلم نیومد بیدارش کنم چون حالش

میشد...نیشخند

خونه رو مرتب کردم شبش هاله مصطفی اومدن خونه ما خوابیدن کلی با هاله حرف زدیمچشم

شام آبگوشت خوردیم ...من درست کرده بودم قلب

بعدشم براشون فرنی ماکارونی درست کردم تا ٦ بعد از ظهر خونه ام خونه ما بودن ....

اون روز مادر شوهر  مارو افطاری دعوت کرد که ما فکممممون افتاد دستش درد نکنهتعجب

بعد ٥ ماه منو دعوت کرد....تعجب

ولی خیلی خراب شده بود خیلی دلم براش سوخت سرطان خیلی پیشرفت کرده....نیشخند

اون شب قرار بر این شد که ٣ شنبه بیان خونه ما....عینک

رفتم خونه بابام و الهه تهران بود .... برای احیا برگشــتم خونه  ....زبان

یه شبم با حامد صبوری شون بیرون بودیم رفته بودن تهران خرید عروسی شونلبخند

سه شنبه افطاری مهمون داشتم خانواده شوهرم و مادر شوهر پریا (خواهر شوهرم)خنثی

خلاصه دهنم سرویس شد

قرمه سبزی مرغ شله زرد فرنی سالاد الویه آش رشته سالاد قاطی پاتی سالاد شیرازی دسر

درست کردم

کلی کمر درد شدم و کمر گرفته بودنگران

پریاشوهرش تا ساعت ١٢ شب خونه مون موندن بعد رفتن ....از خود راضی

مادرشوهرش برام دسته گل شیرینی اورده بود دستشون دردنکنهیول

میخواستم عکس بگیرم نشد خواهر شوهرم ساعت ٥ اومد روم نشد جلو اون عکس بگیرم

از صبحش تو فکر راحیل بودم بهش زنگ بزنم چون ٢٥ قرار بود پسر داییام دنیا بیاد

گفتم فردا ٢٥ هستش بهش بزنگم کلی اذیتش کنم شب آخرته فالان ایناخنده

 

یهو برام اس ام اس اومد تولد فرهان هلالی فرزند حسین مبارک باد (دایی حمید)هورا

چشام گرد شده بود نگو طفلی دردش گرفته و نی نی یه روز زودتر دنیا اومده

با قد ٥٣ و وزن ٣٦٥٠ قلب

به دایی ام زنگ زدم  برای تبریک صداش میلرزید نگران راحیل بود چون هنوز توریکاوری  بودلبخند

ولی میگفت پسرم کپ خودمه سفید و چشمای درشت موهای مشکی بلند

الهه تهران بود رفته بود دیدنش میگه خیلی ناز بوده ....

اگه نی نی منم بود یه ماه دیگه دنیا می اومد

ما هم آخر شهریور میریم ایشالا ببینیمش

چهارشنبه رفتیم افطاری خاله فاطی تو پارک دلمه فلفل بادنجون گوجه درست کرده بود سوپو کتلت

خیلی خوشمزه بود

اومدیم خونه رفتیم با علی عشورما شون بیرون .....زبان

پنج شنبه با هاله شون رفتیم بیرون ولی شب نرفتیم خونه شون ... عینک

شام هم کباب ترکی گرفتیم یه دونه باهم بخوریمنیشخند

یه بچه تو پارک بود هی میاومد بغل من بهش میدادم میخورد connie_feedbaby.gif

جمعه تا ساعت ٢ خواب بودیم و ....خمیازه

دیشب رفتیم خونه مامانم عمه مرضیه و با دخترش زهرا از تهران اومدن خونه مامان اینامHeart Smile

دلم براشون خیلی تنگ شده بود فیلم های عروسی امیر(پسر عمه ام ) رو گذاشتن دوباره همه کلی

گریه کردن ....niniweblog.com

شب رفتیم دور زدیم و اومدیم خونه خوابیدم

امروزم هیچ اتفاق خاصی نیوفتاد فقط علیرضا برای خودش کلی لباس خریده و من کلی دپرس شدم فقط

به فکر خودشهniniweblog.com

 

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (38)

مامان دخملی
28 مرداد 91 16:47
سلام عزیزم بیخیال مردا همه خودخواه هستن
مامان علي خوشتيپ
28 مرداد 91 17:21
آفرين خانوم كدبانوچقدر غذا درست كردي براي مهمونيا
راستي فرني ماكاروني چجوريه.دستورشو بذار ببينيم


فرنی و ماکارونی خوشگلم
مامان علي خوشتيپ
28 مرداد 91 17:22
تولد بچه داييتم مبارك.ايشاالله تولد كوچولوي خودتم تبريك بگيم
مامان علي خوشتيپ
28 مرداد 91 17:23
ايول مادر شوهر ايشاالله زودرت خوب بشهو سايش بالاسرتون باشه
مامان علي خوشتيپ
28 مرداد 91 17:23
عزيزم چه اشكال داره.تو هم برو براي خودت بخر.حتما ترسيده چيزي بخره به سايزت نخوره
مامان علي خوشتيپ
28 مرداد 91 17:24
راستي عيدتم مبارك.خوندي جزءاتو؟
مامان سانلی
28 مرداد 91 17:33
الناز جون خیلی قاطی پاتی نوشتی هیچی نفهمیدم
niloo
28 مرداد 91 21:35
لوگو - کارت پستال متحرک از عکس دختر ناز و پسر خوشگلتون اگه میخواین بیا نمونه کارارو ببین ..خوشت اومد سفارش بده ... قیمتش خیلی کمه ... فقط 1000 تومنه
مهسا
29 مرداد 91 0:04
وااای چقدر چیز درست کردی. چه نی نی توپولی .مبارکشون باشه رژیم نگرفتی تو هنوز؟
مرجان مامان پریساجون
29 مرداد 91 0:29
آفرین خانم کدبانو...ایول
مهتاب
29 مرداد 91 0:48
سلام گلم
متین مامی ایلیا
29 مرداد 91 2:22
چرا دیگه نمیای نت؟ بیااااااااااااااااااااااااااااا راستی الناز جون خواهر من وب نداره اون سایت که بهت دادم خواهرم از اونجا رژیم گرفت نزدیک 20 کیلو خودش و لاغر کرد
بهناز مامان یلدا و سروش
29 مرداد 91 2:32
سلام عزیزم. انشاالله سال دیگه یه نی نیه خوشگل هم کنار سفره ماه رمضونتون باشه
مامان اراد
29 مرداد 91 2:46
عزیزم خیلی کدبانویی ها شوهرت باید قدرتو بدونه
مامان وندا
29 مرداد 91 2:56
چقدر سرت شلوغ بوده، سلامت باشی
ملی مامان میکاییل
29 مرداد 91 13:25
الی جون سلام عیدت مبارک عزیزم ، راستش گفتن این حرفا از سمته من آسونه اما می دونم چقدر برای تو سخته اما مطمئن باش تو حکمت خدا هیچ شکی نیست هنوز طالعت رو مادر بودن نرچخیده هر وقت موقعش بشه خودش میاد اینقدر خدا قشنگ برنامه ریزی می کنه آدم انگشت به دهن می مونه من قبلا دستور کیک ژله ایی رو گذاشتم البته همچین تعریفی هم نیست اگه دوست داشتی بخون http://noghteh.niniweblog.com/post148.php اینقدر هم واسه مهمونا خودت دردسر نداز هیچ کی تو دنیا ارزش نداره که کمرت بخاطرش بگیره اما بازم دستت درد نکنه
ilijoon
29 مرداد 91 15:57
هنوز سوختگي ات خوب نشده؟؟؟
ilijoon
29 مرداد 91 15:59
قدم نو رسيده تون مبارك ان شاالله قسمت خودت بشه
ilijoon
29 مرداد 91 16:01
حالا چرا گريه كردند مگه فيلم عروسي گريه داره؟؟؟؟؟
ilijoon
29 مرداد 91 16:01
الهه مامان رادین
30 مرداد 91 11:52
الناز ماشالا تو خیلی کدبانویی....چند جور غذا و دشر و ... ماشالاااااااا.............خوشحالم که روزای خوبی داشتی تولد فرهان کوچولو هم مبارک
مامان الینا
30 مرداد 91 12:22
سلام عزیزم .دلم واست تنگ شده .نبودم یه 3روزی ،حوصله هم ندارم کلا زده به سرم ! راستی یه سوال؟چرا با دیدن فیلم عروسی پسر عمت گریه کردین ؟!؟! مهدکودک خیلی باحال ،کاش پیشت بودم میومدم پابه پات کمکت .من خیلی این کارو دوس دارم و کلی مطلب راجع تربیت بچه ها میخونم .خیلی دوس دارم تمام دانسته هامو یه روز عملی کنم .
مامان تارا و باربد
30 مرداد 91 18:13
سلام گلم همیشه به مهمونی و مهمونداری خسته نباشی تولد نوزاد نورسیده رو هم تبریک میگم ایشالا برای نی نی خودت عیدت هم خیلی مبارک و نماز و روزه هاتم قبول و به همه آرزوهات برسی انشالا
مامان محمدرهام جون
31 مرداد 91 2:11
چشمم روشن بازم فست فود خوری الی!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
مامان محمدرهام جون
31 مرداد 91 2:12
تولد آقا فرهان مبارککککککککککککککک ان شالله تولد نینی خودت رو تبریک بگیم
مامان آنیسا
31 مرداد 91 7:54
به به چه خانوم با سلیقه ای خسته نباشی عزیزم
عمه ی اریسا کوشمولو
31 مرداد 91 23:45
سلام عزیزم خوبی با تاخیر عیدت مبااااااااااااااااااارک من نتم قطع
مامان پریسا
1 شهریور 91 0:26
برای مادر شوهرت ناراحت شدم. خدا شفا بده.
مامان پریسا
1 شهریور 91 0:27
خسته نباشی با این همه مهمان داری و اشپزی. ایشالله بقیه هم برای شما جبران میکنن
مامان پریسا
1 شهریور 91 0:27
من اگر بدونم لازمه عکس بگیرم. میگیرم. برام مهم نیست جلو چشم کی باشه
مام پارسا
1 شهریور 91 3:36
اول تولد پسر داییت مبارک باشه. ایشالله برای همه تون خوش قدم باشه
مام پارسا
1 شهریور 91 3:37
ایشالله مادر شوهرت هم خوب بشه
مام پارسا
1 شهریور 91 3:38
ایشالله همیشه خوش باشید
لباس های شوشو هم مبارکش باشه.
ای حسود این همه لباس می خری حالا چشمت به لباسای اونه


هههههههههههههههههههههه مامانم برای من میخره اون که نمیخرهه برای همین لجم میگیره
مامان آرشیدا قند عسل
1 شهریور 91 11:17
تولدت پسرداییت مبارک خسته نباشی چقدر زحمت کشیدی میگم شما چرا واسه مهمونیهاتون اینهمه غذا درست می کنید مگه رسم دارید؟
مامان رومینا
2 شهریور 91 14:01
تولد نی نی کوشولو مبارک ایشالا نی نی خودت
مامان مجتبی ومحمدرضاومهدیار
4 شهریور 91 14:36
بابا همه مردها همینند
مامان مجتبی ومحمدرضاومهدیار
4 شهریور 91 21:03
تولد پسر دایی ات مبارک
مامان سبحان جون
7 شهریور 91 10:37
ما آپیم دوست داشتید بیاید دیدن سبحان کوچولو╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪ ╪╪╪████▓╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪▓███▓╪╪ ╪╪███████▓╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪███████╪╪ ╪╪█████████╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪█████████▓╪ ╪╪██████▓███╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪██▓▓██████▓╪ ╪▓█████▓▓▓▓██╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪██▓▓▓▓█████▓╪ ╪▓████▓▓▓▓▓▓██╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪██▓▓▓▓▓▓████▓╪ ╪▓███▓▓▓▓▓▓▓███╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪███▓▓▓▓▓▓▓████╪ ╪▓███▓▓▓▓▓▓█████╪╪╪╪╪╪╪╪▓████▓▓▓▓▓▓▓██▓╪ ╪▓███▓▓▓▓▓███████╪╪╪╪╪╪▓██████▓▓▓▓▓▓██▓╪ ╪▓██▓▓▓▓▓▓███████▓╪╪╪╪▓████████▓▓▓▓▓▓█▓╪ ╪╪██▓▓▓▓▓██████▓██▓╪╪▓▓█▓▓█████▓▓▓▓▓▓█▓╪ ╪╪██▓▓▓▓██████▓▓▓█╪▓█╪▓▓▓▓▓█████▓▓▓▓▓█▓╪ ╪╪██▓▓▓██████▓▓▓▓█▓▓█▓█▓▓▓▓██████▓▓▓▓█╪╪ ╪╪▓█▓▓██████▓▓▓▓▓▓████▓▓▓▓▓▓██████▓▓▓█╪╪ ╪╪╪█████████▓▓▓▓▓▓█▓▓█▓▓▓▓▓▓▓██████▓█▓╪╪ ╪╪╪████████▓▓███▓▓█▓╪█▓▓▓█▓▓▓▓███████╪╪╪ ╪╪╪╪████▓▓████▓▓▓▓█▓█▓▓▓▓▓▓█▓█▓▓████╪╪╪╪ ╪╪╪╪╪╪╪╪╪████▓▓▓▓▓████▓▓▓▓▓████▓╪╪╪╪╪╪╪╪ ╪╪╪╪╪╪╪▓█████▓▓▓▓▓█████▓▓▓▓▓█████╪╪╪╪╪╪╪ ╪╪╪╪╪╪╪█████▓▓▓▓▓█▓█▓▓█▓▓▓▓▓▓████▓╪╪╪╪╪╪ ╪╪╪╪╪╪█████▓▓▓▓▓██▓▓▓╪██▓▓▓▓▓▓████╪╪╪╪╪╪ ╪╪╪╪╪╪████▓▓▓▓▓▓██╪▓█╪██▓▓▓▓▓▓▓███▓╪╪╪╪╪ ╪╪╪╪╪╪███▓▓▓▓▓▓███╪▓█╪███▓▓▓▓▓▓███▓╪╪╪╪╪ ╪╪╪╪╪▓███▓▓▓▓▓████╪██╪████▓▓▓▓▓███▓╪╪╪╪╪ ╪╪╪╪╪▓███▓▓▓▓▓████╪██╪▓████▓▓▓▓▓███╪╪╪╪╪ ╪╪╪╪╪▓██▓▓▓▓▓████▓╪╪╪╪╪████▓▓▓▓▓██▓╪╪╪╪╪ ╪╪╪╪╪╪███▓▓▓█████╪╪╪╪╪╪█████▓▓▓████╪╪╪╪╪ ╪╪╪╪╪╪▓███▓██████╪╪╪╪╪╪▓█████▓▓███╪╪╪╪╪╪ ╪╪╪╪╪╪╪█████████▓╪╪╪╪╪╪╪█████████▓╪╪╪╪╪╪ ╪╪╪╪╪╪╪██████▓██╪╪╪╪╪╪╪╪▓█▓▓▓████╪╪╪╪╪╪╪ ╪╪╪╪╪╪╪╪▓██████╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪██████▓╪╪╪╪╪╪╪╪ ╪╪╪╪╪╪╪╪╪▓████╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪▓████╪╪╪╪╪╪╪╪╪ ╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪