محمد رضا (آريو جون)محمد رضا (آريو جون)، تا این لحظه: 8 سال و 2 ماه و 22 روز سن داره

نی نی مامانش

دیروز...

1391/5/12 20:31
نویسنده : نایسل
3,860 بازدید
اشتراک گذاری

دیروز هلاک شدم یه فالوده بسته بندی تو فریز بود یه سره پای گاز اونو رو شکممم میزاشتم ...گریه

تا نسوزه حرارتت بدترش میکرد مزه هاش اون جوری خواستم نشد ولی بازم بد نبود ...ناراحت

با سوختگی ...

قراره امشب برم دکتر همش تاول زده....وسیاه کبود شده علیرضا میگه حتما نی نی ات سوختته قهقهه

بی مزه ....

امروز هیچی نشد به بطالت بیحالی گذشت ....

عکس غذاها رو ادامه مطلب گذاشتم ....

سلاد نمیدونم چی چی .. از تو اشپزی های مامانم درست کردم

ژله فالوده بالاییشه  زیریشم ژله بستنی

شله زرد از تو قالب در اوردمش یکمم خوابید...

فرنی بادوم فرنی نشاسته ژله بلو بری...

این بادنجونای مرغ بادنجونم ببود

اینم یه مدل خرماست اسمشو نمیدونم ....

 

شربت نعنا و پرتقال خیلی خوشرنگن

مامانی دستت درد نکنه برام درست کردی....

سالاد شیرازی

 

دیگه عکس مرغ و برنج و قرمه سبزی و سوپو نذاشتم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (115)

متین مامی ایلیا
12 مرداد 91 20:38
بابا هنرمند گشنم شد
مامان آرشیدا کوچولو
12 مرداد 91 20:59
بزن دست قشنگه رو برا الی آفرین صد آفرین دختر خوب نازنین ، فرشته روی زمین
مامان آرشیدا کوچولو
12 مرداد 91 21:05
الناز تو بلدی آشپزی کنی بعد هر شب میری ساندویج میخوری خب غذاهای به این خوبی بلدی درست کن دیگه دیگه نگی رفتیم ساندویچ خوردیم هههههههها
مامان آرشیدا کوچولو
12 مرداد 91 21:08
الناز جان اخه شله زرد رو که قالب نمیزنننننند توی ظرف خوشکل تزیینش میکنند اما خیلی خوبه آفرین
مامان آرشیدا کوچولو
12 مرداد 91 21:10
جمعه صبح میریم اصفهان برا یه هفته دلم برا مامانم اینا یه ذره شده
مامانی
12 مرداد 91 21:14
چه خوشمزه ان
نسترن(یک عاشقانه آرام)
12 مرداد 91 21:32
خسته مباشی.عجب غذاهایی دهنمان رسما آب افتاد چه خبر از سر کار؟
مهدی کوچولو
13 مرداد 91 0:36
وووااااییییییی دو روز نبودم رفتی بچه رو کباب کردی؟آخه حواست کجا بود؟دستت درد نکنه با این همه زحمت و چیزای خوشمزه. آخه نمیگی من بمیرم از گشنگی اینا رو میزاری ماه رمضونی؟؟؟؟؟؟؟
مبین و متین
13 مرداد 91 0:39
وای انشاالله بهتر بشی زود زود واقعا هنرمندی تبریک میگم با این سوختگی محشر کردی
مامان محمد و ساقی
13 مرداد 91 0:40
سلام.شکمت چطوره؟مواظب خودت باش. کدبانو هستیا.ما خبر نداشتیم.
رضوان
13 مرداد 91 1:02
ای ول چه کدبانوی با سلیقه ای. چقدر دلم خواست
حسناسادات
13 مرداد 91 1:02
این خرما ها رو چه جوری درست کردی؟
مریم مامان عسل
13 مرداد 91 1:43
مهمون داشتی الی؟ یا واسه خودت این همه خوراکی خوشمزه درست کردی؟ دهنم آب افتاد. دلم هموشونو خواست!!!! راستی برای شکمت پشت گوش ننداز برو دکتر حتما!!!!!!!!!!!!!!
مهسا
13 مرداد 91 1:50
wwwwooooowwww, che ghazahaye khosh mazeiiii
کودکانه های من
13 مرداد 91 1:57
مگه فالوده بسته بندی پاستوریزه هم هست؟
مامانی درسا
13 مرداد 91 2:23
النازی ما هم دعوت دیگه ...... بابا این همه هنر بلدی من که کف کردم بقیه رو نمیدونم
مریم (مامان آرینا)
13 مرداد 91 4:26
وایییییییییییییییییییییییی چقدر ناراحت شدم ببخشید بهت سر نزدم یکم سرم شلوغ بود دوستم
مامان سها
13 مرداد 91 4:26
سلام آخه دختر چرا شکمتو سوزوندی؟ غذاها خوشمزه اند دست مامانش درد نکنه دست خودتم درد نکنه خوب بود بیشتر مهمون نداشتی وگرنه معلوم نبود چه می کردی ... تو رو خدا مواظب باش می خوای مامان بشی ها ...
مامان وندا
13 مرداد 91 4:37
ایشالا زودتر خوب بشی آشپزباشی آفرین به این هنرت
مامان محمدرضا(شازده کوچولو)
13 مرداد 91 4:52
الهی بمیرم که اینجوری سوختی دختر تو چرا مواظب خودت نیستی........... در ضمن ، خیلی کدبانویی ، آفرین عزیزم
مامان فاطمه حسنا
13 مرداد 91 9:20
سلام. امیدوارم که زودتر خوب بشید اما به نظرم بهتره حتماً برید دکتر.


مرسی عزیزم ادرس وبت یادم رفته
مریم مامان نخودچی
13 مرداد 91 9:35
چه کردی... الی راستی روی زخم چرک نگیره.... مثلا زرد رنگ بشه عفونت کرده... منم یه بار رون پام این طوری شد... خیلی بد حالت میشه... راستی عاشق اهنگ وبلاگت شدم... برام بنویس کیه تا دانلودش کنم...
الهه رادین
13 مرداد 91 10:37
چقدرم خوشمزه به نظر میان خسته نباشی
دخملی
13 مرداد 91 10:52
ای ول به این همه سلیقه....گرسنمان شد
دخملی
13 مرداد 91 10:53
امیدوارم زودی سوختگیت خوب شه
دخملی
13 مرداد 91 10:54
راستی دست دخمل من چشه که گفتی
ستاره زمینی
13 مرداد 91 10:55
نه بابا خانمی پس چرا دنبال فست فودی؟؟؟؟
ستاره زمینی
13 مرداد 91 11:08
خانمی شربت نعناع چطوریه...........رنگ خوشگلیم داره..لطف میکنی.....
مامانی
13 مرداد 91 11:34
سلام عزیزم خوبی؟ بروزم منتطرت هستم
مامان دو قلوها
13 مرداد 91 11:37
اخه دختر با این سوختگی ها رستوران راه انداختی تو ماشالله داری بخدا
مامان آراد(خاطره)
13 مرداد 91 12:01
بابا آشپز...ببین اگه شکمت نمیسوخت چه هاااااااااااااااااااااا میکردی...ای ول...
ماما بهی
13 مرداد 91 12:05
ای ول خانوم خانومااااااااااااا حتما برو دکتر عزیز
فرزندما
13 مرداد 91 12:10
چه باسلیقهخیلی هنرمندی
ماما بهی
13 مرداد 91 12:18
آره عسلم درست حدس زدییییی
مامان مجتبی ومحمدرضاومهدیار
13 مرداد 91 12:48
افرین به هنرمند دل سوخته ببینم هنوز دکتر نرفتی که
سمانه(مامان محمدرهام)
13 مرداد 91 13:09
به به خوش به حال مهمونات . آفرین الناز هنرمند حیف این دستپخت نیست زدی توفاز فست فود خوری؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مهتاب
13 مرداد 91 13:34
الی جون اینکه عالی بود چطوری با اون حالت درست کردی اسپند دود کن وگرنه خودم از راه دور دود میکنم
مامان زهرا
13 مرداد 91 13:37
بابا کد بانو اینقدر هنرمند بودی و ما خبر نداشتیم
مهتاب
13 مرداد 91 13:38
وای دلم برات برو دکتر تا زودتر خوب بش بچه که جاش خوب داره تو دل مامانی خوش میگذرونه
مامان کیان
13 مرداد 91 13:49
الناااااااااااااااااااااااز داشتیم؟؟؟این خوراکی های خوشمزه چیه عکسشو گذاشتی؟کاش بعد از افطار دیده بودم
زهرا از نی نی وبلاگ213
13 مرداد 91 13:54
آفرین به سر آشپز نازنین چه خوش سلیقه ای نایسل جونم برات ناراحت شدم الان چطوری؟ بهتر شدی ؟
مامانی
13 مرداد 91 14:05
راستی دستور اون فرنی بادوم و فذنی نشاسته رو برام میگییییییی؟ سالاد هم از چی درست کردی؟
خاله سنا
13 مرداد 91 14:14
به به افرین مامان خوبی میشی نایسل خانمی....غذا هات که شکل خوشمزه ای دارن
منیره
13 مرداد 91 14:54
رنگ و روی غذاها عالیه
نوش جانتون باشه
و خنده روی لبتون
انشالله


عزیز دلم نمیتونم برات تو وبت نظر بدم
مامان رادمان
13 مرداد 91 15:21
سلام نه خوشم اومد اصلا بهت نمیاد انقدر هنرمند باشی. با این وضعیتت واقعا خسته نباشی عزیزم.
مامان فاطمه
13 مرداد 91 15:53
آفرین چه هنرمند . خوب تزئین کردی من که حوصله این کارا رو ندارم. سوختگیت بهتر شده؟وای نمی تونم حتی تصورش هم بکنم خیلی بده .
مامان نفس طلایی
13 مرداد 91 16:18
وای چقدر زحمت کشیده بودیاااااا .... دستور همشون و بذار
zahra
13 مرداد 91 16:20
سلام آجی جونم. خوبی گلم؟ عزیزم من آپم ومنتظرتم . خیلی دوست دارم . بوووووس[بوسه]
مامان سبحان جون
13 مرداد 91 16:32
گلم شنبه یعنی فردا یادت نره بیای وبلاگ کودک من و به پیسملم رای بدی توی مسابقه دوروی سکه اینم ادرس وبلاگ http://koodakeman91.niniweblog.com/post170.php شماره 13سبحان جون
جوجوهای مامان و بابا
13 مرداد 91 16:57
سلام عزیزم.ببخش سفر بودم و به نت دسترسی نداشتم.الهی فدات شم الان شکمت چطوره؟چرا مواظب نبودی؟ چه کدبانوی هنرمندی.خوشبحال همسرت
خاله جون
13 مرداد 91 17:26
واییییییییییییییییییییییییییییی دهنم آب افتاد با با هنرمند هنرتا رو نکرده بودیا ببخشید یه سوال فنی از حضورتون داشتم خرمایی که آبی هست در چه ماده ای غلتیده شده
مامان پریسا
13 مرداد 91 17:59
خسته نباشی خیلی خب و خوشکل درست کردی. عالی 20
مامان پریسا
13 مرداد 91 18:00
خیلی برای سوختگیت ناراحت شدم. وای میدونم چه دردی داری
خاله رایان
13 مرداد 91 18:01
سلام خوشکل خانم فونت نوشته هات خیلی ریز هست. راستی خانمی بابا جون رایان از سبزوار هست نزدیک شما . ما هم یک سری که آمده بودیم نیشابور دزد وسایلمانون بردددددددددد
خاله جون
13 مرداد 91 18:02
بابا یکم مراقب باش پماد سوختگی میزدی
مامان و بابا
13 مرداد 91 19:05
اول اومدم برات بنویسم چه خانم هنرمندی یه دفعه دیدم نوشتی مامان دستت درد نکنه حوصله کردی طرز تهیه اینا رو بزار تا ما هم هنرمند شیم
مامان دينا
13 مرداد 91 19:36
سلام خانو.مي دستت درد نكنه خيلي هنرمند وكد بانويي چند روزيه اينقدر سرعتم افت داره پاي نت ننشستم خدا بد نده خانومي بميرم حتما خيلي درد كرده ابجوش تا مغز استخون آدم رو ميسوزونه مواظب خودت باش دور از جونت چقدر بد بياري دختر حالا حالت چطوره؟بهتري؟
مامان علی اکبر
13 مرداد 91 20:04
سلام چرا حواست رو به خودت ندادی؟ خیلی درد داری؟آره؟ ایشالا زود خوب شی.
مامان علی اکبر
13 مرداد 91 20:08
بابت غذا ها هم دستت درد نکنه،معلومه که خوشمزه بودن. نوش جان
مامان کورش
13 مرداد 91 20:09
سلام الناز جون بابا هنرمند پیدا هستش همه فن حریفی هستی فکر کنم اشپزیت حرف نداره یه سایت اشپزی هم بزن جدی میگم
ستاره زمینی
13 مرداد 91 22:14
رومینا
14 مرداد 91 0:02
با با خیلی با سلیقه هستیاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا.خوش به حال مهمونات.
الهام مادر اينده
14 مرداد 91 0:08
واي چه خوشمزه ان بابا دست مريزاد اين بادنجوناي مرغ رو چطوري درست كردي؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
سمی مامان امیرحسین و امیرعلی
14 مرداد 91 1:45
ای وای ماشالا چه هنرمندی!!! بابا ایول
سمی مامان امیرحسین و امیرعلی
14 مرداد 91 1:46
حالا این همه خوراکی با هم خورده شد؟ شکمت خوب شد ناناز؟
نسترن
14 مرداد 91 4:33
بابا اشپز حداقل مواظب خودت باش راستی طرز تهیه فرنی نشاسته رو بهم میگی دوم :تو چطور ماهی میدرستی؟
نسترن
14 مرداد 91 4:34
میگم الناز اینقده دلم برات تنگ شده که فقط خدا میدونه چقدره (اندازه سوراخی که تو لایه ازن هست)
مامان رها
14 مرداد 91 7:50
خیلی با سلیقه و قشنگ بود افرین معرکه بود چه حوصله ای داریا ؟؟؟؟
مامان نيما
14 مرداد 91 8:17
بابا آشپزي مي بينم خيلي واردي چرا اينهمه را با هم درست كردي فكر كنم برا مهموني زياده
مامان جون نی نی
14 مرداد 91 9:40
سلام عزیزم بیشتر مواظب خودت باش اون شکم رو باید خیلی مراقبش باشی چون قراراه یه نی نی خوشمل توش پرورش پیدا کنه
مامان زینب خانم
14 مرداد 91 9:41
سلام به به به این دخمل هنرمند مهربون دوست داشتنی. ماشالله به این ذوق و سلیقه. چه کپلهایی بشن نی نی های الی جان.
مامان جون نی نی
14 مرداد 91 9:52
نوش جونت عزیزم دست خودت و مادرت درد نکنه
مامان احسان
14 مرداد 91 9:56
سلام خانوم هنرمند خوبی خوشی سوختگیت بهتر شد ؟
fahime
14 مرداد 91 10:55
به به آفرین زیبا شده...نوش جون
مامان رهام
14 مرداد 91 11:08
سلام الناز جون بهتر شدی عزیزم
مامان رهام
14 مرداد 91 11:09
بابا با سلیقه
مامان یسنا گلی
14 مرداد 91 11:09
چه غذاهای وسوسه انگیزی.کلی هنرمندیاااااا راستی عزیزم واسه سوختگی پماد آلفا میزدی روش معجزه میکنه.اولش یه خورده میسوزه اما خیلی زود خوب میشه سوختگی باهاش
مامان رهام
14 مرداد 91 11:11
بادنجونا رو چطوری درست کردی تو رولا تیکه گوشت گذاشتی یا سادست؟سئوال بدی گلای رو ژله رو خودتت درستیدی؟شربت نعنا رو خودت درست کردی؟چطوری درست کردی به نظر غلیظ مثل شهد می مونه درسته؟
مامان رهام
14 مرداد 91 11:11
چند تا سئوال پرسیدم ببخشد دیگه
مامان الیناجونی
14 مرداد 91 11:59
آفرین به تووووو خیلی خوشم اومد مخصوصا از بادنجونا منم و اون فرنی
نی نی جون
14 مرداد 91 12:15
سلام مامانی برا منم دعا کن امروز میرم ازمایش امیدوارم مثبت بشه. دعا کمممممممممممممممممک کن
مامان محمدرضا2
14 مرداد 91 12:20
سلام کدبانو تبریک مامان نی نی بیشتر مراقب خودت باش عیدت مبارک
مامان الینا
14 مرداد 91 13:11
سلام دوستم ؛خوبی عزیزم ؟ اولا الهی بگردم چرا مواظب شمک نازت نیستی؟ دوما خیلی باسلیقه ای انتظار نداشتم سوما دلم واست تنگ شده
مامان فافا
14 مرداد 91 14:07
عزیزم فکر نمیکردم آشبزی بلد باشی آفرین،خیلی خوب شدن
مرجان مامان پریساجون
14 مرداد 91 14:12
الی جون واسه خودت کار درست کردیآخه طرز تهیه سالاد نمیدونی چی چی..و سالاد شیرازی رو میخوام .اگه وقت کردی
خاله رایان
14 مرداد 91 14:37
هنرمند دمت گرم خوشبحال همسرت.عزیزم اون خرما ها چطوری درست کردی دستورش بدی ممنون مهمون دارم
مامان پریسا
14 مرداد 91 14:41
ایشالله زودتر خوب بشی. کوچیک بودم تابستون... دستم با روغن داغ سوخت... میدونم خیلی درد داره
ستاره زمینی
14 مرداد 91 14:46
javab azmayesh oomad.
مامانی
14 مرداد 91 14:48
ممنونم ازت عزیزم
مامان نفس طلایی
14 مرداد 91 14:51
قربونت عزیزم همین الان داشتم تعریف هنرمندیت و غذاهای عالیت و برا خواهرم می گفتم
ترکان
14 مرداد 91 14:58
مرسی عزیزم که نظرتو گفتیخوش به حاشون که 20 شدن
مامان مجتبی ومحمدرضاومهدیار
14 مرداد 91 15:00
سلام سوختگی بهتر شد
مامان پریسا
14 مرداد 91 15:02
نشون دکتر دادی؟ تاول باید گرفته بشه وگرنه شکل بدی پیدا میکنه مثل گوشت اضافه
مامان پریسا
14 مرداد 91 15:03
راستی با این وضعیت چطور میری سر کار؟
پری شب
14 مرداد 91 15:14
سلام خدا نکنه نی نی بسوزه دلم ریش ریش شد مامان نازش سوخته بسه
پری شب
14 مرداد 91 15:15
یه دنیا محبت همراه با بهترین ارزوها برای خواهر گلم الناز دوست دارم
مامانی
14 مرداد 91 15:47
اره اومد عزیزم بازم تشکر
مامان پریسا
14 مرداد 91 15:49
ایشالله مشکلی پیش نیاد ولی خب کاشکی خودت میرفتی به هر حال دکتر ببینه بد نیست ها. حتی میتونی به درمانگاه و محل تزریقات هم بری فکر کنم نیاز به دکتر نباشه فقط یه پانسمان درست و حسابی میخواد و برداشتن پوست تاول ها. به هر حال هر جور خودت صلاح میدونی. به خاطر سوختگی نمیری ؟ اشکال نداره حالا استراحت کن تا بهتر بشی.
مامانی
14 مرداد 91 15:50
راستی ببخشا این خرما ها چی جورین؟ من نفهمیدم
مامانی
14 مرداد 91 15:56
ممنونم هزاران باررررررر
قالب های جوجه فکلی
14 مرداد 91 16:09
سلام اجی خوفی؟ ‏ یه سوال : ‏ کد نویسی قالبای نی نی وبلاگ با بلاگفا فرق داره؟ یا همون کد بلاگفارو میشه واسش استفاده کرد؟
حسناسادات
14 مرداد 91 16:10
دکتر رفتی؟بهتری عزیزم؟
مامان پریسا
14 مرداد 91 16:18
اره حتما برو. اشکال نداره ایشالله یه کاری که دوست داری گیرت بیاد. ولی خب این هم یه تجربه بود. راستی دستور اون خرماها رو هم اگر زحمت نبود به من هم بده. مرسی
حسناسادات
14 مرداد 91 16:28
خدا رو شکر کاش طرز تهیه این فرنی و شربت رو میزاشتی...
حسناسادات
14 مرداد 91 16:29
راستی خرما رو تفت دادی یانه؟
روزهای شیرین
14 مرداد 91 16:34
حالا خوبه زیاد بد نشده بدترشم میشد که بشه خداروشکر.بیشتر مواظب باش خوب!حق داریا انقد خسته کردی خودتو با این غذاهای خوشمزه که حواست نبوده!
خاله جون
14 مرداد 91 16:43
مرسی از راهنماییت
مامان پریسا
14 مرداد 91 17:08
ممنون از طرز تهیه. میگم. اگر طرز تهیه همشونو گذاشته بودی که خیلی راحت تر بود برات
الهام مامان آوینا
14 مرداد 91 17:26
بارک ا.......... به شما عزیزم.
عمه اریسا کوشمولو
14 مرداد 91 18:26
(خدا بد نده عسیسم ایشالا زودتر بهتر شی) به بهوااای منم عاشق اشپزیم
مامان نوژا
15 مرداد 91 8:53
وای دلم خواست .نوش جونتون
Windysmith
15 مرداد 91 11:54
بابا كدبانو. خيلي باحالي. ايييوللل
مامان آرشیدا قند عسل
15 مرداد 91 12:48
خسته نباشی آفرین به اینهمه سلیقه.
baran
15 مرداد 91 22:19
ماشاالله النازجونم چه بساط اشپزی راه انداختی....یه پاهنرمندیا...
فرشته
4 مهر 91 23:29
به به تو خیلی با سلیقه ای الناز جونم