روز نوشت ....
9تیر:
رفتیم خونه مامانم دایی حمید هم اومدش بهش گفتم واسه کار
کلی برام پارتی اوکی کرد ای ول دایی کارم صد در صده
وای پریماهم که دلم می خواست قورتش بدمممم اینقدر باحال حرف میزنه
زنگ زدیم حامد صبوری شون(دوست جدید )
حامد اینام اومدن جاتون خالی اونام زنگ زدن به مصطفی اینا(دوست جدید تر)
اومدن جاتون خالی کلی ورق بازی کردیم و خندیدم
مصطفی هاله حرفه ای اینقدر بازی کردن
منوو علی پشمامون ریختتتت وایییی هی کد میشدیم
شام مصطفی شون حساب کردن خجالت دادن و همچنین مارو برای شام روز دوشنبه دعوت کردن
رفتیم خونه زودتر به هوای اینکه من فرداش میرم بانک ولی صبح بیدار نشدم خوابیدم
10تیر :
دیشب با علی رفتیم پارک
ما هر شب پارکیم خوب نزدیکه قراره تندیسمون بزارن تو پارک
شب رفتیم پارک جاتون خالی کباب خوردیم کوبیده..
بعد حامد بهاره قهر بودن آشتی کردن
خوش گذشت .... آخرش هم وحید سارا دعواشون شد
رکسانا حالش خوب نیست الهی نی نی هاش زودتر دنیا بیان طفلی خیلی اذیت میشه
11 تیر:
1 شنبه رفتم بانک تصمیم گرفتم هروز بیام تا کارم تموم شه منتظر مصاحبه کار جدیدم هستم
الببته دوست علیرضا گفته مصاحبه اولیه اش که من نمیخواد برم
برای مصاحبه دومی با رئیس شرکت که اونم 99 درصد
ایشالا که خیره
امشب رفتیم با حامد صبوری شون پارک 12 هم اومدیم خونه مرغ بریون خوردیم با چیپس و پسته خندیدم
درد دل کردیم حس بازی نداشتیم شبمم زود اومدیم خونه ولی من کلی کار سرم ریخته بود
کلی خریده کرده بودیم باید جابه جا میکردم و کارخونه
12 تیر:
امروز بانک بودم از خستگی هلاکککککککک هلاکم
رفتم فرم هامو دیدم اوووووووووووووووووووو 3 هفته دیگه هر روز باید برم تا کارورزی ام تموم شه خیلی
خسته ام خیلی خلاصه اینکه کلی هم کار دارم نمیدونم از کجا شروع کنم
بی خیال حالا
تصمیم گرفتم با پولام برم معدمو حلقه بزارم راحت شم تا 4 5 ماه دیگه حتما میرم
اگه بیمه شم نزدیک 2 تومن میشه که خیلی خوبهاگه کسی اطالاعاتی داره بهم بده
درمورد روش حلقه یا بالن
یه چیز خیلی جالببب ما دو سه روز بود پودر ظر فشویی تموم شده بود ظرفا رو هم جمع شده بود
مایع هم نداشتم
بعد دیشب رفتیم خریدی باورتون نمیشه یه مایع ظرف شویی خریدم داشتم ظرف میشستم
یهو شاخ در اوردم
تو سوراخی های سینک یه چیزی بود کشیدمش یرون بندازمش سطل آشغال دیدم یه لوبیا توش جوانه
زده اینقدرم بزرگ شده بود که نگو
باورتون میشههههههههههههه اینقدر نازه عکسشو براتون میزارم
نشون دهنده تمیزی من کدبانویه
ایناهاشش نگاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااش کنین ای جان
دوسش دارممم خیلیی نازه
اینم تب لت جونییییییییییییییییییی
همیشه نظراتونو میخونم ولی خب با لب تاب میام جواب میدمممم
بوسسسسسسسسسسسس
اینم روسری علیرضا خریده دوسش ندارم اصلا هم بهم نمیاد
فکر کنم از کنار خیابون خریده
به من میگن بی چشم و رو ولی خوب
مام پارسا جونی راست مگه مهم نفس عمله
که به فکرم بوده
من الان این شدم چاقالوووووووووووو شدمممم ببینید چقدر قیافم عوض شده زشت شدم
اینم منو دوست صمیمی ام هستیم نلیوفر مجردی
یادش به خیر ....