اللهم عجل الولیک الفرج....
سُبْحانَکَ یا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ خَلِّصْنا مِنَ النّارِ یاربّ...
امشب مهمونی خدا رنگ و بوی دیگه ای داره...
امشب با شبای دیگه خیلی فرق داره...
از یه طرف غم ضربت خوردن مولا روی دلم سنگینی میکنه و از طرفی هم شوق بخشش و توبه و
استغفار به دلم روشنی میبخشه...
امشب بازم فرشته ها از آسمون بروی زمین میاند و قلم بدست میشند...
قراره تقدیرها رقم بخوره...
قراره حساب و کتاب بنده ها مشخص بشه...
امشب خیلی ها به مهمونی عرشِ خدا دعوت میشند و همراه فرشته ها به آنسوی ابرها صعود
میکنند...
خوش بحال اونایی که امشب از زمین جدامیشند و آسمونی میشند...
خوش به حال اونایی که امشب مَحرم خودِ خدا میشند...
امشب حجابها از جلوشون برداشته میشه...
امشب با تمام وجودشون خدا را صدا میزنند...!
خوش به حال اونایی که امشب تقدیرشون زیبا رقم میخوره...
خوش به حال اونایی که امشب عاقبت بخیر میشند برای همیشه...
اما من هم مثل خیلی ها روی زمین جاموندم...
!ناامید نیستم...
امشب میخوام چشمام را از دست خواب پنهون کنم...!
باید خودم را آماده کنم...
آخه دیگه وقتی برام نمونده...
هِی بخودم وعده شب های قدر را دادم...
برای رفتن ورسیدن باید سبک باشم...
میخوام همه چیز را از خودم جدا کنم تا راحتِ راحت از زمین جدا بشم...
امشب از" منِ زمینی" تا "آنِ الهی" راهی نیست...
خودم خوب میدونم...
بهمین خاطر باید به چشمام التماس کنم تا ببارند...
شاید امشب بتونم دوباره آبرویی برای خودم دست و پا کنم...!
آی چشمای روسیاه من...!
امشب وظیفه سنگینی دارید...
شرمنده که باید جور تمام وجودم را بکشید...
تمام امیدم بشماست...!
هرچه که دارید درطبق اخلاص بذارید...
بحال دستای خالیم گریه کنید...
آخه نمیخوام فردای محشر حسرت این دستای خالی را بکشم...
بحال پاهای ناتوانم گریه کنید...
آخه دوست ندارم فردای قیامت روی پل صراط بلغزند...
بحال شونه های لرزانم گریه کنید...
آخه توان تحمل این همه گناه را ندارند...
نگذارید زیربار این همه گناه شکسته بشند...!
چشمای روسیاه ببارید...
امشب این اشکهای شما خیلی قیمت دارند...
این اشکها خاموش کننده همون شعله هاییست که قراره تن نحیف و ناتوانم را به آتش بکشند...
آی قلب تنهای من...!
قبول دارم که درحقت جفا کردم...!
اما میخوام امشب برام بشکنی...
میخوام برام بسوزی...من به سوختن تو هم نیاز دازم... گر تو بشکنی چشم ها هم میبارند...
اونوقته که سبک میشم... اونوقت شاید من هم راهی به آسمان پیدا کنم...!
خدایا توفیق بده امشب منِ بی لیاقت هم باشم...
کمکم کن به قطره اشکی هم که شده تورا صدا بزنم...
به سوزِدلی هم که شده تو را بخوانم...
خدایا من همون بنده ای هستم که حرف زیاد میزنم ولی پای عمل که میرسه جا میزنم...!
ای داد از این همه غفلت...!
میدونم یک سال دیگه گذشت و من بنده ی خوبی نبودم...!
یاد قول و قرارای شبای قدر سال گذشته که می افتم شرمنده میشم...
نمیخواد به روم بیاری خودم خوب میدونم...!
نگذار بیشتر از این آب بشم...!
دوست داشتم من هم مثل بنده های خوب دیگه ات سرم را بالا بگیرم و به قول و قرارهایی که
پاش وایسادم افتخار کنم...
ولی چه کنم که دست خالیم...!
خدایا من زمین خوردم... ببین دستای خاکیو و خالیم را...! ت
و را به غربت مولام علی(ع)به دادم برس... دستم را بگیر... نگذار زمین گیر بشم...!
به من هم بال و پری بده تا من هم از این زمین رها بشم....من هم بار سفر ببندم...
مهمونای آسمونیه سمت خدایی...
من چشم براه دعای خیرتونم و با همه ی روسیاهیم بیاد همتون هستم... یاعلی(ع)
السلام علیک یا صاحب الزمان..... السلاک علیک یا علی بم موسی الرضا .....
اللهی:
فاقبل عذری....
من لی غیرک........؟؟
من لی غیرک........؟؟
من لی غیرک........؟؟
من لی غیرک........؟؟
من لی غیرک........؟؟
من لی غیرک........؟؟
من لی غیرک........؟؟
اللهم لا اجدلذنوبی غافرا ولا لقبائحی ساترا ولالشی ء من عملی القبیح بالحسن مبدلا
غیرک
خدايا من كسي كه گناهانم را ببخشد و بر اعمال زشتم پرده پوشد و كارهاي بدم به كارهاي نيك
بدل كند جز تو نميابم
الهی وربی من لی غیرک اسئله کشف ضری والنظر فی امری
آرزومه شبهای قدر تو حرم امام رضا(ع) باشم وقتی میرید حرم از طرف ماهایی که دوریم نائب
الزیاره باشید و دعا کنید آقا بطلبه منو همه کسایی که دلشون اونجاست .......
امشب شنیدم از خواهر میگفت :تا میتونی بیشتر دستاتو سمت آسمون دراز کن
خدا حاجت میده میگن شرم داره خدا از اینکه ببینه یه بنده دستاشو سمتش دراز کرده و
حاجتشو نده
خیلی دوستون دارم ......................
بهترین براتون رقم بخوره دوستای خوبم.......