محمد رضا (آريو جون)محمد رضا (آريو جون)، تا این لحظه: 8 سال و 2 ماه و 18 روز سن داره

نی نی مامانش

سقوط

1391/7/11 13:47
نویسنده : نایسل
1,012 بازدید
اشتراک گذاری

ده مرد و یک زن به طنابی آویزان بودند. طناب تحمل وزن یازده نفر را نداشت.نیشخند

باید یکنفر طناب را رها می کرد وگرنه همه سقوط می کردند.ناراحت

زن گفت من در تمام عمر همیشه عادت داشتم که داوطلبانه خودم را

وقف فرزندان و همسرم کنم و در مقابل چیزی مطالبه نکنم.افسوس

من طناب را رها می کنم چون به فداکاری عادت دارم.

در این لحظه مردان سخت به هیجان آمدند

و شروع به کف زدن کردند.قهقههقهقههقهقههقهقههقهقههقهقهه

 

پ.ن : هههههه خیلی داستانه باحال بودد...

علیرضا هر کار میکنم دکتر نمیاد میترسه ....

دختر خاله ام  هم عروس شد اخییییی.....

5 شنب هفته دیگه نامزدی شهههه امروز رفتم لباس دادمم خیاطی .... با دوتا مانتو نیشخند

ارایشگاه وقت گرفتم برای خودم الهه راحیل و مامانم ...

آتلیه گرفتم

جالبیش میدونین چیه 19 مهر عقد من بود ..... سالگرد ازدوا ج منو علی....

دختر خالم 20 مهر میشه هههههههههههههههههههههههههههههههههه

دیگه خبر خبر دارم میفکرمااااااااخنده

آخ بچه خواهرمممم میگه من مثه تلویزیون هستم دوست داره همش منو نگا کنهنیشخند

خاله قربونننننن تشبیهاتتتت بره عشققققق نفسسسسسسسسقلب

جدیدا  نمیام خاطرات هر روزمو بنویسم چون خیلی بهم گفتن ننننویسممم چشم میشم

حالا اگه میخواین بنویسم نظر سنجی شرکت کنیدنیشخند

جیگر همتون فعلاااا ماچ

 

 


پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (46)

مامان امیر مهدی
11 مهر 91 14:08
سلام الناز جووون خوبی گلم چند روزی نتونستم بیام نت. چه داستان بامزه ای بود انشاالله همیشه به عروسی و خوشبخت بشن
مامان امیر مهدی
11 مهر 91 14:10
اومدم پست بعدی رو بخونم دیدم همینه که ....رفتم بعدیش دیدم بازم همینه دختر چند بار نوشتیش؟؟؟؟
مامان علی اصغر
11 مهر 91 14:18
سلام عزیزم شما بنویسین منم تو این فکرم یه وبلاگم واسه خاطرات خودم درست کنم
مامان سانلی
11 مهر 91 14:22
سلام نایسل جون. داستانه خیلی باحال بود تو واقعیت هم دقیقا همینه ها مردا هم خنگن هم فکر میکنن خیلی زرنگن ولی ما خانوما برنده ایم در ضمن راست میگه بچه تو ازون تلویزیون هفت هشت تومنی هایی مثلا 3D سونی که ادم کیف میکنه نگات کنه کی گفته ننویسی. کار قشنگیه.چرا که نه. ما هم کیف میکنیم میخونیمت. پس تا اینجا یک نظر مثبت
مامان زهرا
11 مهر 91 14:46
خبر هات عالی بود گلم همه اش مبارک باشه توی نظر سنجی هم شرکت کردم سالگرد عقدتون هم پیشاپیش مبارک
باران
11 مهر 91 15:06
منم خیلی تو رو دوست دارم عزیزم.هزارتا بوسسسسس.
مامان سارا
11 مهر 91 15:46
سلام عزیزم خوبی.به نظر من خاطراتت جالب بود.داستان سقوط هم خیلی با حال بود.عروسی هم مبارک.سالگرد ازدواج هم پیشاپیش مبارک.
پری شب
11 مهر 91 16:08
قشنگ بود عروسی خوش بگذره گلللم
مامان محمدرهام جون
11 مهر 91 16:54
به این میگن سیاست زنانه،هرچند هیچ مردی به خنگی این ده تا مرد نیست بهش روحیه بده ببرش دکتر بگو مرد وترس!!!!!
مامان محمدرهام جون
11 مهر 91 16:54
نازی چه بلایی این عروسک خانوم با اون تشبیهش
مامان محمدرهام جون
11 مهر 91 16:55
لباس ومانتو مبارک باشه یادت نره عکس بذاری ببینیماااااااااااااااااااااااا
مامان محمدرهام جون
11 مهر 91 16:55
به مناسبت عقد دخمل خالت وسالروز زادواج خودت
زهرا از نی نی وبلاگ213
11 مهر 91 18:47
سلام به به مثل همیشه داستان قشنگی نوشتی رامون شهرزاد قصه گو !
زهرا از نی نی وبلاگ213
11 مهر 91 18:48
چرا نمیاد دکتر ؟ راضیش کن تو که خیلی شیرین زبونی دختر خوب
زهرا از نی نی وبلاگ213
11 مهر 91 18:49
مبارکت باشه رخت و لباس جدید ننه ! ایشالا لباس حاملگیتو بدی بدوزند
زهرا از نی نی وبلاگ213
11 مهر 91 18:49
عکسای آتلیه تو بذار ببینیم خوشکللللللل خانوم
زهرا از نی نی وبلاگ213
11 مهر 91 18:50
سالگرد عقدتونم مبارکککککککککککک
زهرا از نی نی وبلاگ213
11 مهر 91 18:51
من که خیلی دوست داشتم و هر روز میومدم خاطرات روزانه تو میخوندم مثل رمان بود شیرین و گاهی هم... بزن لایکو
زهرا از نی نی وبلاگ213
11 مهر 91 18:53
فقط نمیدونم یه چیزی رو چرا با اینکه ندیدمت اما : دوستت دارم
رومینا
11 مهر 91 19:03
خوشبخت بشن چرا ننویسی اخه ؟ اتفاقا خیلی هم خوبه. من موافقم که بنویسی.
مامان پوريا پهلووون كوچولو
11 مهر 91 20:17
سلام خوبي.مباركه خانمي ارايشگاه پشت ارايشگاه بله خوب به خودت ميرسيهاااااا كي گفته ننويس بنويس جانم بنويس تو پست ثابت ان يكاد بزار عزيزم...
زهرا
11 مهر 91 21:16
سلام گلم من فک میکنم از بس جذابی هی نیگات میکنه بچه خواهرت راستی تو نظر سنجی هم شرکت کردم که زود به زود بیای وب فدات
مامان آرتین
12 مهر 91 0:42
بنویس گلم.
زهره مامان آریان
12 مهر 91 0:58
اگه این مردا یه جو عقل داشتن که کف نمیزدن.هرچی می کشیم از اندیشمندی این آقایونه. نامزدی دخترخاله ت هم مبارکه. راستی چقدر خواهرزاده ت هواتو داره. خدا حفظش کنه. انشالله نی نی خودت هواتو داشته باشه
مهتاب (مامان خانمی
12 مهر 91 7:58
داستان جالب بود الی جون اگه خانمه داوطلب نمیشد مردها بیرحم خودشون پرتش میکردند. وقتی پای جون میاد وسط مردها فقط بخودشون فکر میکنند خصوصی داری گلم
مامان نيما
12 مهر 91 8:27
نامزدي دختر خاله مبارك، سالگرد ازدواجتون هم مبارك ولي تازگيها نوشته بودي كه سالگردت بوده
زری مامان مهدیار
12 مهر 91 8:51
مثل همیشه خیللللللللی قشنگ بود عزیزم راجع به روزنوشتات، من که خوندنشون رو واقعاً دوست داشتم خیلی زیادچون صادقانه و روون می نویسی ولی اینکه می گن شم می خوری رو منم قبول دارم
زهرا از نی نی 213
12 مهر 91 12:12
ممنونم حتما بهشون میگم برا دعا. اسم دوستانمو نوشتم رو کاغذ تا ببرند با خودشون و برا تک تکشون دعا کنند. علی بهم میگه اینجا هم کودک درونت آبرومونو میبره. بزنم تو سرش؟ آخه کودک درون اینقدر فضول؟ شوخی میکنه
فرشته
12 مهر 91 12:24
چراااااااااا؟اینجوری دلمون تنگ میشه.
زهرا از نی نی 213
12 مهر 91 12:26
خصوصی داری
سارا
12 مهر 91 14:17
داستان جالبی بود سالگرد ازدواج هم پیشا پیش مبارک من که موافق نوشتنم چه اشکالی داره
نگین
12 مهر 91 15:54
هرچیروكه بیشترازهمه میخوای3بارتكراركن،بعدآیه زیروبخون:بسم الله الرحمن الرحیم لاحول ولاقوه الابالله العلی العظیم،این پیاموبه9نفربرست آرزوت قبول میشه،باورنمیكردم واقعاقبول میشه اگرپاك كنی ونفرستی خداآرزوتوقبول نمیكنه ساعتتونگاه كن،9دقیقه بعدیه اتفاق میفته كه خوشحال میشی
مامان پریسا
12 مهر 91 16:11
الناز جون تو هر چی بنویسی خوبه. من همشونو میخونم البته دوست دارم از حال و روز دوستم با خبر بشم.
مامان نفس طلایی
12 مهر 91 17:30
خیلی داستان با حالی بود ...
عمه اریسا کوشمولو
12 مهر 91 23:22
ها ها ها ها خوشمان امد
جودی
13 مهر 91 0:27
اخ خوبشون شد حال کردم
مامان رهام
13 مهر 91 10:39
سلام الی جون
مامان رهام
13 مهر 91 10:40
خب معلومه که خانوما همیشه زرنگتر بودنو برد با اونا
مامان رهام
13 مهر 91 10:40
نامزدی دختر خالتم تبریک میگم
مامان رهام
13 مهر 91 10:41
خوشحال شدم علیرضا مشکل حادی نداشتهراستی به نظر من کار خوبی بود خاطراتتو می نوشتی که گفته ننویسی آخه چرا
مامان علي خوشتيپ
13 مهر 91 15:12
داستان جالبي بود ببين منم بهت گفتم...گفتم از دوستاش دورش كن...آفرين كار خوبي ميكني...ايشاالله هميشه همينجوريس عاشق بمونيد(از پاقدم من بودا...پيشه هر كي ميرم مشكلاتش رفع ميشه منم موافقم.همه چي رو اينجا ننويسي بهتره
مامان علي خوشتيپ
13 مهر 91 15:13
خو رات ميگه بچه خواهرت.منم دوست داشتم همينجوري نگات ميكردم.از بس كه نازي
مامان 2بهونه قشنگ زندگی
16 مهر 91 1:56
سلام وبلاگ قشنگی داری فقط یه ایراد بزرگ داره اون جمله بالای صفحه خیلی نا امید کننده اس خانم به این باحالی و این جمله (نی نی ما ....) تا شقایق هست زندگی باید کرد اون جک یه زن 10 مرد خییییییییییییلی جالب بود البته جک نیست واقعییته مردا زود جو گیر میشن باهم دوست بشیم؟
نم نم باران
16 مهر 91 15:34
سلام جیگر دلم برات تنگ شده بود نفس
مامان فاطمه حسنا
21 مهر 91 7:29
سلام. من که خوشم میاد. جالبه
خاله ي اميرعلي
27 مهر 91 21:57
واقعا داستان باحـــــــــــــالي بود مثل خودت گلم نامزدي هم مبارك باشه ايشالاه كه خوشبخت بشن