محمد رضا (آريو جون)محمد رضا (آريو جون)، تا این لحظه: 8 سال و 2 ماه و 10 روز سن داره

نی نی مامانش

دعای خیر

1391/5/23 21:30
نویسنده : نایسل
3,350 بازدید
اشتراک گذاری

 

اینجا هیچ جوینده‌ای نمی‌خواهد یابنده باشد؛ چرا که زیر این آوار نتیجه خوشایندی در انتظار

کسی نیست ...

 

فقط اینو گذاشتم ...

ببینید یه کسایی چقدررررر الان تو استرس و وضعیت بدی هستن .....

تورو خدا براشون دعا کنید ....

من واقعا حالشون رو میفهمم  چون بهمن 1390 نیشابور هم همین وضع بود

خدایا شکر گه زلزله نیشابور اینجوری خرابی نداد خدایا شکرتت بهمون رحم کردی واالا الان شرایط

ماهم اینجوری بود خدایا شکرت شکرت شکرتتتتتتتتتتتتتتتتت

به خانواده هاشون تسلیت میگم.... خیلی سخته خییلی خدابه هممون رحم کن

فقط به ساعت هاشو ریشتراش دقت کنید ....

 

 

 

 

 

 

 

 

 

واسه همدردی تون با من خیلی خیلی ممنونم مرسی میام جوابتونو میدم

هزار هزار بار ممنون

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (96)

سارا
23 مرداد 91 16:53
خدا خودش کمکشون کنه ما هم باید هرکار میتونیم انجام بدیم حتی یه پتو
آرزوی من
23 مرداد 91 17:07
خدا گر زه حکمت ببندد دری به رحمت گشاید در بهتری ما بچه ایرونیا که هر کار بطونیم میکنیم حتی شده یه دعا یا آرزو وبتون خوشکله
خاله جون
23 مرداد 91 17:17
خیلی دردناک انشاالله خدا کمکشون کنه ما هم میتونیم دعا کنیم و هر کمکی که از دستمون بر میاد انجام بدیم
مامانی
23 مرداد 91 17:26
خدایا به دادمون برس و به دا همه عزیزان
خاله جون
23 مرداد 91 17:32
پری شب
23 مرداد 91 17:40
از خدا می خوام به داد دلشون برسه خیلی بزرگی خدا خودت کمک کن
پری شب
23 مرداد 91 17:42
الناز خیلی مهربونی خوش به حالت بهت حسودیم میشه مونا هم مثل تو قلب بزرگی داره خدایا شکرت دوستای خوب نصیبم کردی
مامان نفس طلایی
23 مرداد 91 18:07
خدا کمکشون کنه من خیلی ناراحتم
مامان نفس طلایی
23 مرداد 91 18:17
رمز و خصوصی میدم
مامان محمد و ساقی
23 مرداد 91 18:26
خدا به دادشون برسه. ایشا... تو هم زود خوب میشی.از عوارضشه دیگه.
مامان نفس طلایی
23 مرداد 91 18:30
عزیزدلم گریه نکن ... من شب و روزم گریه است اما خدا رو شکر می شد ازین بدتر هم بشه .. همیشه بدتر از هر اتفاقی هم می تونه پیش بیاد اما خدا رحم می کنه بهمون
مامان نفس طلایی
23 مرداد 91 18:34
عاشق امام حسینه مامانم اسمش که میاد میزنه زیر گریه کربلا نمیشه چون کلا قبل از مریضیش هم از هواپیما می ترسید و سوار نمی شد حالا که اصلا نمیشه ... با اتوبوسم که نه ... مگه خود امام حسین یه نگا به دل شکستمون بکنه ... مثل تا اینجاش که همیشه نگامون کرده
مامان نفس طلایی
23 مرداد 91 18:41
خصوصی
مامان نفس طلایی
23 مرداد 91 18:54
فدات شم مهربونم انشالله
مامان کوروش
23 مرداد 91 19:02
وای حالم بد شد با دیدن این عکسها خدا به دادشون برسه خیلی سخته خیلی نایسل جون توکلت به خدا باشه وصبور باش عزیزم روحیه ت هم حفظ کن چون بهش نیاز داری
مامانی چشم به راه
23 مرداد 91 19:22
خدا رحمتشون کنه... وبه عزیزاشون صبربده....بازگشت همه مون به سوی خداست
عمه آتنا
23 مرداد 91 20:11
خیلی سختههههههه ،بازم ما نمیتونیم درکشون کنیم حالشونو بفهمیم
مامان نازنین جون
23 مرداد 91 21:10
چقدر دردناکه عکسها وای به حال فاجعه اش خیلی سخته نایسل جون
مامان بردیا
23 مرداد 91 22:32
سلام.عکسا واقعا تکاندهنده بود. فقط میتونیم دعا کنیم و شکر........وبتون عالیه.با اجازه لینکتون میکنم.شمام اگه قابل میدونید مارو به دوستی مفتخر کنید
نسترن(مامان نیروانا)
23 مرداد 91 23:24
خدا صبر به خانواده های از دست رفتگان بده
مامان بهی
23 مرداد 91 23:51
مرسی الناز جون مهربونم خدا نکنه عزیز دلم دعا کن ماروووووووو
مامان فاطمه
24 مرداد 91 0:15
النازجون توروخدا این عکسا رو از تو وبت بردار . خیلی دردناکه .خدا بهشون صبربده. من بعد از زلزله بم خیلی تغییرکردم . ازهمه لحاظ تغییر کردم .دیدم درعرض یک ثانیه همه چیز ویران شد وخیلی هابه خواب ابدی رفتن. سعی کردم اخلاقم رو رفتارم رو حجابم رو و......... تغییربدم و شکر خدا تا اونجایی که تونستم انجامش دادم والبته از خدای مهربونم کمک خواستم.
عمه ی اریسا کوشمولو
24 مرداد 91 0:36
واقعا درکشون واسه ماها خیلی سخته بااینکه طرفای ماهم یه موقعی انقدر زلزله میومد که تو پارکینگ میخوابیدیم ولی بازم درکش مشکله فقط توکل به خودش... یاخدا نایسل جون چند وقته همش وبت غمگینه
مامان آنیسا
24 مرداد 91 0:40
نمیدونم چرا اصلا پوشش ندادن این خبر به این مهمی رو!!!! خیلی سخته...خدا کمکشون کنه
مامان علی اصغر
24 مرداد 91 0:55
عزیزم برامون دعا کنین درسته ما خودمونم خیلی ترسیدیم ولی چند روزه داریم به روستاهای زلزله زده غذا ومواد اولیه میبریم چون ما خودمون تبریز بودیم خسارت ندیدیم
مهتاب
24 مرداد 91 1:01
تسلیت میگم به بازمانده ها کاش بتونیم با کمکی ناچیز باهشون همدردی کنیم
خاله مریم(مامان حسام کوچولو)
24 مرداد 91 1:18
خدا بهشون کمک کنه واقعا حالم خراب شد وقتی دیدم خدا به شما هم رحم کرده خدا رو شکر
بهـــــــــــــار
24 مرداد 91 1:35
خیلی دردناکه خیلی
ترکان
24 مرداد 91 1:36
آره واقعاً دردناکه.شما ساکن نیشابور هستید؟منم رمز..........
مامان امیر مهدی(سوده)
24 مرداد 91 1:49
سلام عزیزم خیلی دردناکه دختر خاله من تو زلزله بم فوت کرد دانشگاه بم قبول شده بود خانواده اش مخالف بودند بره ولی رفت و ...نزدیکای ازدواجش بود...
دخمـــــــلی (✿◠‿◠)
24 مرداد 91 2:03
تمام بدنمو لرز برداشت با این عکسا.... خدایا.................. نمیدونم چی بگم............. فقط یه قطره اشک...............
ستاره زمینی
24 مرداد 91 2:29
گلم فقط براشون از خدا صبر طلب کنیم خیلی سخته و درد اور .خدا به داد همه برسه .از بلایا دور کنه.
مامان امیر مهدی(سوده)
24 مرداد 91 2:31
خدا نکنه عزیزم خیلی دوستت دارم
مامان امیر مهدی(سوده)
24 مرداد 91 2:35
بی معرفت منولینک نکردی؟ amirmahdim.niniweblog.com soodehb.niniweblog.com
مامان امیر مهدی
24 مرداد 91 3:10
خیلی سخته خیلی خدا به همه بازماندگانشون صبر بده انشاالله
زینب
24 مرداد 91 3:14
خیلی سخته ، خدا به بازمانده هاشون صبر بده
مامان وندا
24 مرداد 91 5:28
خدا کمکشون کنه واقعا سخته ، خدا به بازمانده هاشونم صبر بده
مهدی کوچولو
24 مرداد 91 6:06
به گفتن آسونه.ولی در عمل ...چی بگم؟؟؟از دست دادن چند نفر هم زمان واقعا سخته.فقط خدا کمکشون کنه
منیره
24 مرداد 91 6:54
خدا به همشون صبر بده و بهشون کمک کنه ما هم باید در کنارشون باشیم دوست خوبم با افتخار لینک شدید@};
خاله هدی یاسمین زهرا و محمد کوچول
24 مرداد 91 7:35
خدایا به حرمت این روزها و شبهای عزیز آخر ماه مبارک رمضان، همه درگذشتگان این حادثه رو قرین رحمت خودت قرار بده و به بازماندگان صبر و تحمل و آرامش عطا کن. واقعا سخته قیامت رو با چشم خود دیدن. خدا به فریاد دل همه شون برسه و به همه ما آدمها رحم کنه. به همه دوستان نی نی وبلاگی هم تسلیت میگم
مامانی چشم به راه
24 مرداد 91 10:20
سلام ممنون نایسل جووونی واسه خبردادن اینکه ادرس وبمواشتباه میدم..خیلی دوستت دارم درضمن اون اسما ژاپنی ممنون ..اگه اسمم گفتی چیه به ژاپنی میشه زی کوفوتوکازو
مامان رهام
24 مرداد 91 10:36
خدایااااااااااااااااااااااااااااا آخه چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ خیلی اعصابم بهم ریخت عکسارو دیدم مخصوصا اون بچه....................الهی بمیرم چقد سخته.............خدایا خودت بهشون صبر و طاقت بده الهی امین
ضحی
24 مرداد 91 11:11
خدا رفتگانشونو بیامرزه وبه بازماندگانشون صبر وتوان عنایت کنه خدایا این روزها برای هیچ کس نیاد

آره به خدا من که جیگرم کباب شد براشون
راستی میام حتما واسه اون مورد مشهد
دکتر برای علیرضا هم گفت باید باید بره آزمایش بده البته دفعه دیگه که خواستیم
روزهای شیرین
24 مرداد 91 11:14
سلام خوشگله.اونی که گفتم فامیلمون نبود آشنا بود دو تا دختر با خودش که سه تاییشونم تپل مپل هستن!بعد چند سال بی بچگب خدا بهشون یه دختر دوقلو داد همونان دیگه نداره!!!!
امیرحسین
24 مرداد 91 11:42
سلام به من هم سر بزن ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ۞۞,ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ۞۞,ּּּּּ ּ ּ ּ ּ \____________________ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ۞۞,ּ ּ ּ ּ ּ ּ \¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯ֹֹ\ ּ ּ ּ ۞۞ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּּ۞۞,ּּּ ּ ּ ּ\ تبادل لینک کنیم؟؟!! ִ \ ּ ּ ּ۞۞ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ۞ּ ּ ּּ۞۞ـּ ּ ּ ּ\__________________̲̲/_̲ ּ ּ ۞۞ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ۞۞ּ ּ ּ\¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯ ּּ ۞۞ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ۞۞ּ ּ\ ּ ـ۞۞ּ ּ ּ ۞۞ּ ּ ּ ּ۞۞ ּ ּ ּ ּ ـ۞۞ּ ּ \ּ ּ ּ ۞۞ ּ ۞۞ـּ ּ ּ ۞۞ּ ּ ּ ּ۞۞ ּ ּ ּ ـ۞۞ּּ ּ \ּ ּ ּ ּ۞۞ ּ ۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞ ּ ּ۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞ ֹֹֹֹ¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯\¯¯¯¯¯¯¯¯ ִ ִ ִ ִ ִ ִ ִ ִ ִִִ ۞ִ۞ ִִִ ִ ִ ִ ִ ִ ִ
مامانی
24 مرداد 91 12:25
سلام عزیزدلم خوبی خانومی؟ من و طه بروزیم و منتظرتون هستیم
مامان مجتبی ومحمدرضاومهدیار
24 مرداد 91 12:33
سلام گلم رمزت چند بود راستی بهتر شدی عزیزم
مامان ایلیا گلی
24 مرداد 91 13:30
وای خدا صبر بده بهشون
الهام مامان آوینا
24 مرداد 91 13:47
saeed
24 مرداد 91 14:10
سلام دوست خوبم چند تا از پست هاتو خوندم. مطالب قشنگی داری اگه با تبادل لینک موافقی ما رو با عنوان خاطره بارون و آدرس khaterebaroon.blogfa.com لینک کن و بهمون بگو تا لینکت کنیم منتظرتم
zahra
24 مرداد 91 14:15
سلام عزیزم.خوبی گلم؟ من آپم با موضوع یه دخمل کوشولو .میای دعا کنی براش؟ پس منتظرتم. آجی مطمئنی 100[بوسه]
zahra
24 مرداد 91 14:17
واقعا سخته .. خدا صبر بده بهشون.ما تو اهر اشنا داشتیم
مامان بهی
24 مرداد 91 14:41
آره عزیزم انگاری زیاد شده بود بیسکویتشولی خوشمزه شده بود
مامان آراد(خاطره)
24 مرداد 91 14:41
خیلی وحشتناک بود... همین الان هم احساس میکنم دارم میلرزم
مامان پریسا
24 مرداد 91 14:41
خدا به بازماندگان صبر بده خیلی وحشتناکه
متین مامی ایلیا
24 مرداد 91 14:55
خدایا به هیچکس غم نده که بعدش بهش صبر بدی
مامان امیر حسین کوچولو
24 مرداد 91 14:57
منم به تک تک همزبونای خودم تسلیت میگم . خدا به همشون صبر بده .
الهه مامان رادین
24 مرداد 91 15:18
چقدر وحشتناکههههههههههه....خیلی دردناکهههههه...خدا خودش صبر بده بهشون واقعا هیچی نمیشه گفت ....افسوس که غم و گریه هم دردی رو دوا نمیکنه بهشون...فقط خود خدا میدونه چرااااا
مامان مارال فرفری
24 مرداد 91 15:35
خدا بهشون صبر بده خیلی سخته بخدا آدم دلش کباب میشه
مامان کیان
24 مرداد 91 17:02
چرا آدمو تو این موقعیت ها قرار میدین؟
مامان سانلی
24 مرداد 91 17:20
خیلی بد بود خیلییییییییییییییییی
مامان ترانه
24 مرداد 91 17:50
ای خدا جون ....خدایا صبر بده به بازماندگانشون چه خبره الی جون ؟مدام قالب عوض میکنی ؟
مامان امیر مهدی
24 مرداد 91 20:03
اره الناز جون منظورم همون فینگیلی مامانه.میشه دختر داییم
ستاره زمینی
24 مرداد 91 21:41
وای خدای من چه عکسهای دلخراشی خدایا کمکشون کن .خدایا به ما بندگان گنهکارتم رحم کن.............
مرجان مامان پریساجون
24 مرداد 91 21:41
عکسات خیلی تکون دهنده بود.سال 57طبس هم زلزله شده بود و 3تا از برادرام زیر آوار کشته شدن.حتی جنازه یکیشون هرگز پیدا نشد.مامانم کمرش زیر دیوار شکسته بوده و همون برادرم که جنازش پیدا نشده بود رو مامانم میدیده که زیر آواره و جاش رو میدونسته اما.......
مامان سها
24 مرداد 91 22:27
الهی بمیرم جز اشک کاری نمی تونم بکنم
بهـــــــــــــار
24 مرداد 91 23:36
سلام دوستم خوبی؟ برا من اون وبلاگ ترکان باز نمیشهاسم من چی میشه؟
بهناز مامان یلدا و سروش
25 مرداد 91 0:39
یه عمر بچه ها سر و صدا کردند و دیوارها ساکت بودند حالا دیوارها غریدند و بچه ها خاموش شدن. روحشون فرشته وار آسمونی
ترکان
25 مرداد 91 1:00
مرسی عزیزم بابت رمزآپم...............
عمه ی اریسا کوشمولو
25 مرداد 91 1:09
نبینم غمگینی عزییییییییییییییییزم اینطوری نباااااااااش قلفونت برم این همه دلیل واسه شادی چرا غمگینی عزیزدلم
خاله رایان
25 مرداد 91 1:11
وای خانم خوشکله دلم خون شد عکس دیدم .خدا کمک کنه و به بازماندگان صبر بده
سمیرا
25 مرداد 91 1:38
واییییییییییییییییییییییی خدایاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا چرااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا دارم میمیرم از غصه چقدر سخته عکس اون نوزاده حالم و خیلی به هم ریخت بمیرم واسه دل مادرششششششششششششششششش
آرزوی من
25 مرداد 91 3:59
سلام آپ شدم یادمان باشد بعضی هایمان شانس گفتن کلماتی را داریم که برخی دیگر حسرتش را، کلماتی مثل : بابا، مامان، پدربزرگ … بیایید افسوس ساز نباشیم ... از دست کاشها کاری بر نخواهد آمد ...
پری شب
25 مرداد 91 9:03
همش تقدیم به دوست مهربونم
روزهای شیرین
25 مرداد 91 9:35
من از خدا میخام بهت دوتا دخمل مو فرفری دوقلو بده!(خودم مو فرفری دوس دارم
مامان محمد
25 مرداد 91 9:46
خدا انشاالله به همه باز ماندگان این واقعه صبر عنایت کنه الناز جون صحنه های دل خراشی بود،دلم خیلی گرفت،خدا به هممون رحم کنه. باز جای شکرش باقیست که ملت ایران خیلی با معرفتن و به بازمانده های این واقعه کمک کردن و همچنان در حال مددرسانین. مرسی از این پستت به خاطر یادآوری و عزم را جزم کردن برای بهتر شدن.
مامان آرشیدا قند عسل
25 مرداد 91 10:39
خدا به همشون صبر بده و کمک کنه که بازماندگان زودتر سر و سامون بگیرن.
الهه مامانی طهورا
25 مرداد 91 11:54
الهه مامانی طهورا
25 مرداد 91 11:55
بابت همدردیت ممنونم خواهر گلم
آیدا
25 مرداد 91 13:58
وای الناز دلم ریش شد...خدا بهشون صبر بده
مامان میعاد
25 مرداد 91 15:26
سلام منم به شما تسلیت میگم
.::مادر خانومی::.
25 مرداد 91 18:00
nicel!!! to bardari?!!!! man kheili vaghte naboodam az hichi khabar nadaram in gooshe webet oon Akhar chi neveshti?! nini dari joone man?
فرزان
25 مرداد 91 22:35
خیلی دردناکه ... چیزی ندارم جز تسلیت به خانواده هاشون و دعا براشون خدا بهشون صبر بده و کمکشون کنه خیلی سخته نایسل جون مرسی بابت آپت
ilijoon
26 مرداد 91 0:54
واقعا فاجعه دردناكي بود خدا به باز مانده هاشون صبر بده
ilijoon
26 مرداد 91 0:54
ilijoon
26 مرداد 91 0:56
كوتا توكازي خيلي با حال بود
مامان آریا
26 مرداد 91 1:37
سلام متاسفم که باید یه خبر بد بهت بدم نادیا دلدار گلچین دارفانی را وداع گفت خدا بیامرزش خیلی حیف شد...
کودکانه های من
26 مرداد 91 1:38
دیدی نادیا دلدار گلچینم فوت کرد؟ ناراحت شدم خیلییییییی اولین بار خبر کسالتشو تو وب تو دیدم خدا بیامرزدش
مامان کورش
26 مرداد 91 4:11
سلام عزیزم امیدوارم هیج زمانی وتو هیج شهری همچین اتفاقی نیفته خیلی سخته خدا صبرشون بده
خاله هدی یاسمین زهرا و محمد کوچول
26 مرداد 91 7:30
نیستی دختر! نکنه؟!!
مامان امیرسام
26 مرداد 91 8:32
خییییییییییییییییییییییییییییییییییییییلی سخته.وقتی این عکسها رو میبینم روح وروان برام نمیمونه.
مامان آنیسا
26 مرداد 91 10:38
خیلی وحشتناکه واقعا"
مریم مامان عسل
26 مرداد 91 13:43
وای الی یادم نمیره وقتی نیشابور لرزید چجوری مشهد رو هم تکون داد. من و حمید و عسل روی تخت بودیم. تخت به اون سنگینی بالا و پایین میپرید. وای که چقدر ترسیدیم. خدا به هممون رحم کنه.
مامان نازنین جون
26 مرداد 91 14:06
هنوز هیچی دیگه ننوشتی نایسل جون وب دوستتون هم رفتیم خیلی ناز بود
مامان نازنین جون
26 مرداد 91 14:11
خیلی باحال بود نایسل جون نازنین یعنی tokazitoku to