حال ما در این روزای طلسم شده
سلام دوستای نازم این روزا خیلی بی حوصله ام ببخشید اگر نمیام جواب نمیدم کلا دلم گرفته الهی زود
رو به راه شم ممنونم ازتون خیلی..... اگر بی حوصله جواب میدم به دل نگیرین...
4 شنبه :
هیچ اتفاق خاصی نیفتاد .....
یادم نمیاد چی شد... اصلا.... همش به گریه گذشت...
5 شنبه :
مامانم زنگ زد الناز بیا ناهار اینجا رفتیم خونه مامانم
الهی فداش شم برام مرغ درست کرده بود مرغ سسی که من عاشقشم...
برام میوه کلی خریده بودن با روغن با یکم پول بهم دادن....
اومدم خونه ظهر .... با علی ناهار خوردیم مامانم برامون جا کرد...
عصر مامانم اومد خونمون دیدم برام یه لباس خوشگل خریده ... فداش بشم من الهی ...
شب شد موتور ماشینمون سوخت .... اینم دومی اش خدایا....
بچه ها اومدن دنبالمون رفتیم بیرون ...
میثم قربانی هم با دوتا پسراش اومدن .. کارن و رهان خیلی نازبودن دوتاشون
خوش گذشت ولی جای رکسانا خیلی خالی بود خیلییییییییییی.....
مثه همیشه 2 اینا رفتیم خونه...
اینم خواهر زاده نازمه که که جیگرم برام نقاشی کشیده ...
جمعه:
2 ظهر بیدار شدیم 5 ناهار خوردیم .... 6 رفتیم با بچه ها کوه جاتون خالی خیلی خوب بود
ولی دست علی برید به استخونش رسیده بود
جالب اینه خون نیومد هیچ کس دستشو جدی نگرفت چون خون نیومد اولش خیلی خون اومد ولی بند
اومد
بعد اومدیم خونه نصفه شب..دستشو نشونم داد دیدم گوشت دستش افتاده بیرون
واییی دلم ریش شد
همه پولامون خرج کرده بودیم این دوروز..
خداروشکر اون پولای اون روز مامانم بود.... رفتیم بیمارستان کلی بخیه خورد بمیرم براش
خیلی درد کشید ولی صداش در نیومد ....
تا صبحم درد داشت الهی بمیرم....
امروز بهتره اینم از این..... حال این روزای ما خیلی خرابه
خدایا کمکمون کن خیلی دلم گرفته خیلی
این اهنگ جدید شادمهر رو شندیدید؟؟
لینکش رو میزارم دوست داشتید دانلود کنید گوش کنید واقعا قشنگه ...
http://www.novinupload.com/do.php?id=27657
شاید چون دل من گرفته به دلم میشینه ...
بوس برای همه ....
اینم عکس نی نی های ناز رکسا نا جون
اونی که کلاهش نوشته داره قل دومه یعنی رادمهر که ظریف تره یکم همیشه وقتی تو شکمشم بود
کمتر تکون میخورد اروم بود
اونی که نوشته نداره رادمان قلدر تره بزرگ تره یکم و همیشه تو شکمش بود یه سره در حال ورجه
وروجه بود
از چشم بد دور باشن و خدا حفظشون کنه ....
ف الله خیر حافظا و هو ارحم راحمین ...