محمد رضا (آريو جون)محمد رضا (آريو جون)، تا این لحظه: 8 سال و 2 ماه و 22 روز سن داره

نی نی مامانش

دیشب...

1391/2/17 11:29
نویسنده : نایسل
2,200 بازدید
اشتراک گذاری

وای دیشب چه شبی بود

دهنمان صاف شد...

نمیدونم این مشکل واسه شما ها هم پیش میاد یا نه من همیشه این مشکل رو دارم که توی خواب

هر از گاهی رگ پشت پام میگیره اندازه یکی دو دقیقه طول میشه ول میکنه

خیلی درد داره خیلی که از خواب میپرم

اما دیشب خیلی فرق داشت خیلییییییییییییییییییییییییییییی

دیشب ول نمیکرد من همینطوری اشک میریختم و گریه میکردم علیرضا طفلکی هول کرده بود

سوزن توی پام زد یه دونه از موهای پامو کند ولی فایده نداشت شاید بگم ٢٠ یا ٣٠ دقیقه طول میکشید

هی میگرفت هی ول میکرد واییییییییییییییییی

ضعف کردم

اصلا نمیدونید چه حالی داشتم داد میزدم دیگه نمیدونم دلیلش چیه کسی میدونه؟

الانم که نمیتونم راه برم چون هنوز پشت پام به شدت طول میکشه وای دیشب خیلی شب بدی بود

خیلی هنوزم میترسم دوباره بگیره بدیش این بود هیچ کاری نمیتونستم بکنم واییییییییییی

Valentine smiley 042ادامه مطلبValentine smiley 042

گرفتگی ساق پا در شب
  این ناراحتی مسلما با سندرم پای ناآرام متفاوت است. در سندرم پای ناآرام شما احساس خزش و پیچشی در پا احساس می کنید که با حرکت دادن پا به طور موقت برطرف می شود. در حالیکه گرفتگی ساق پا در شب نوعی اسپاسم و انقباض ناگهانی ماهیچه های پشت ساق پا است که البته گاهی اوقات دربخش ران و کف پا نیز احساس می شود.

به گفته گروه ترجمه سلامت نیوز،گرفتگی ساق پا اغلب در لحظه خواب و یا بعد از بیدار شدن پیش می آید و این گرفتگی دردناک بعد از چند ثانیه تا چند دقیقه برطرف می شود. گاهی در اصطلاح عامیانه قولنج و یا رگ به رگ شدن نیز می گویند.
علت گرفتگی ساق پا در شب
 با وجود شیوع این ناراحتی ، با این حال متخصصان از علت واقعی بروز آن بی اطلاع هستند. اما باید گفت که در اغلب موارد این حالت نمی تواند نشانی از بیماری خاص باشد. بعضی از دلایل گرفتگی ساق پا عبارتند از :
1-    تمرینات بدنی فوق العاده یا استفاده بیش از اندازه از ماهیچه ها
2-    ایستادن طولانی مدت روی جسم سخت، نشستن طولانی مدت، قرار گرفتن پا در وضعیتی نا به جا هنگام خواب
3-    عدم مصرف پتاسیم ، کلسیم و سایر مواد معدنی مورد نیاز به اندازه کافی
4-    از دست دادن آب بدن
5-    مصرف داروهای خاص مثل داروهای مسکن اعصاب، داروهای مدر، داروهای استاتین و استروئیدها
6-    داشتن کف پای صاف
7-    بیماری های تیروئیدی
شیوه مقابله باگرفتگی ساق پا
1-    قدم زدن به اطراف و یا جنباندن پا
2-    کشیدن ماهیچه پشت ساق پا ، در حالت نشسته و یا ایستاده
3-    بعضی افراد معتقدند که دوش آب گرم نیز می تواند مفید باشد.
پیشگیری
1-    در طول روز مایعات کافی بنوشید.
2-    از نوشیدنی های الکلی و کافئین دار اجتناب کنید. زیرا باعث از دست دادن آب بدن می شود.
3-    غذاهایی مقوی و سالم بخورید که حاوی کلسیم، پتاسیم و منیزیم کافی باشد.
4-    برای کشیدن ماهیچه ها دوچرخه ثابت بزنید.
5-    قبل از رفتن به بستر ، ماهیچه های ساق پا را مثل شکل مقابل بکشید.


اگر داروهایی مصرف می کنید که باعث گرفتگی ساق پا شده ، با پزشک خود راجع به تجویز نوع متفاوتی از دارو صحبت کنید.
اگر گرفتگی ساق پا برای شما خیلی آزاردهنده شده ، برای تجویز داروی مناسب به پزشک مراجعه کنید.
اگر گرفتگی در ماهیچه های سایر نقاط بدن نیز به طور مکرر اتفاق می افتد و یا شدید است به پزشک اطلاع دهید ، زیرا می تواند علائم نوعی خاص از بیماری باشد. 
 


پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (53)

مامان علی خوشتیپ
17 اردیبهشت 91 11:41
وای منم خیلی پیش میاد اینجوری بشم.دردش وحشتناکهههههههههههههه
مامان جون نی نی
17 اردیبهشت 91 12:00
سلام ممنونم که به منو نی نی سر زدید . آره منم اینطوری می شم ولی اغلب برای من از سرما هستش که می گیره یا باد کولر بهم می خوره یا توی زمستون پتو رو روم پس زدم. ولی اگه گرم کنی زودتر ول می کنه.
وروجک مـــــــــــــــــــــــا
17 اردیبهشت 91 12:26
اتفاقا منم هر شب یا یه شب درمیون همین طور میشم ولی زیاد طول نمیکشه 1الی 2 مین یعنی میخوام جیغ بکشم از بس درد داره خیلی بده همش هم تو خواب این طوری میشه):
مامان جون نی نی
17 اردیبهشت 91 12:28
اکثر مطالبت رمز دارن اگه اشکالی نداره می تونم رمزتونو داشته باشم
❤。★مامان رضا جون★。❤
17 اردیبهشت 91 12:30
وای من همه که با این مشکل در گیرند
مامان جون نی نی
17 اردیبهشت 91 12:33
ممنونم عزیزم که بهم رمزتونو دادید
حسناسادات
17 اردیبهشت 91 12:36
من حامله که بودم اینجوری شده بودم. نکنه خبریه؟؟؟؟؟؟!!!!!!!
حسناسادات
17 اردیبهشت 91 13:05
پس مبارکه
X@};};-@}




خدا نکنه والا بدبخت میشیم





مریم مامان نخودچی
17 اردیبهشت 91 13:22
قربونت برم این واسه حرص خوردنای زیادی... نکن... اخه مایه دونه الی که بیشتر نداریم....
مامان آرینا موفرفری
17 اردیبهشت 91 15:33
واااااااااااااای نگو که خیلی بده ...
الهام مامان رامیلا
17 اردیبهشت 91 15:34
سلام الی جونم چرا اینطوری میشی وای خیلی ناراحت شدم انشالله زودزود خوب بشی راستی دعا میکنم مامانتم زودخوب بشه تولد بابا و خواهری هم مبارک باشه الی یه چیزی بگم روم نمیشه من رمزت رو یادم رفته خیلی گیجم خیلی ببخشید رمز بده عکس مسافرتت رو ببینم ولی قول می دم یه جا بنویسم دیگه یادم نره ببخشید
نرگسی
17 اردیبهشت 91 17:13
تو نی نی گپت رو خاموش کردی ؟ آره کلک ؟
نرگسی
17 اردیبهشت 91 17:13
اره باید کورتاژ کنه .. ولی خوب میشه حتما ..
ilijoon
17 اردیبهشت 91 20:11
خيليييييي بده ان شاالله كه زودي خوب ميشي چقدر وبت زيبا شده عكساي دوتاتون هم خيلي قشنگه ان شاالله هميشه خوش باشيد
مامان نفس طلایی
17 اردیبهشت 91 20:38
وای چه بد ایشاالله زود زود خوب شی برو خصوصی
ilijoon
17 اردیبهشت 91 21:00
ممنون عزيزم كه پيشمون اومديد و با نظرات زيباتون وبمون رو زيباتر كرديد واز اينكه از همه پست هامون ديدن كرديد بسيار بسيار متشكرم دوستت دارم
مامان رومینا
17 اردیبهشت 91 21:07
اخی عزیزم.چرا اینجوری میشی؟یه دکتر خوب برو سرسری نگیرش خانمی.بری دکترا الناز؟اگه نرفتی میکشمتبریا!!!!
❤。★مامان رضا جون★。❤
17 اردیبهشت 91 21:12
وای چقدر ژیگولی کردی وبت رو خیلی با حاله
ادی
17 اردیبهشت 91 21:32
عزیزم خوت رمز بهم داده بودی سادت نیست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/همینطوری از کجا رمز اورده باشم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
❤。★مامان رضا جون★。❤
17 اردیبهشت 91 22:08
فکر کنم برات توی خصوصیت کامنت گذاشتم
❤。★مامان رضا جون★。❤
17 اردیبهشت 91 22:47
امروز امتحان داشته فردا احتمالا هم رو می بینیم چی کارش داری
❤。★مامان رضا جون★。❤
17 اردیبهشت 91 22:54
می گفت: شبکه انقدر حرف داشت درست در موردش سوال نکردم
❤。★مامان رضا جون★。❤
17 اردیبهشت 91 23:00
درس نمی خونه یک کلاس ضمنیه مرتبط، فکر نکنم درس دانشگاهی باشه توی کامنت قبلی باید می گفتم "حرف داشتیم" که نوشتم حرف داشت
؟
17 اردیبهشت 91 23:06
خصوصی
مامان بهی
17 اردیبهشت 91 23:14
ممنون الناز عزیییزمممممممم دوست دارم اگه نتی بیا راهنماااایممم کن زودی باششش
بهـــــــــــــار
17 اردیبهشت 91 23:24
سلام عزیزم میسی که بفکرمی خیلی گلی عزیزم فکر کنم بخاطر استرس و فشار کاری باشه ورزش میکنی؟فکر کنم یوگا خوب باشه
♥ مامان آینده ♥
17 اردیبهشت 91 23:41
سلاااااااااااااااام...........!!! خوبی عزیزم؟! پات بهتر شده؟!؟ وااای عمسهای مسافرتتون رو دیدم خیلی قشنگ بود حتما حسابی بهتون خوش گذشته...... انشالله سال دیگه 13 به در با نی نیتون برید بیرون
بهـــــــــــــار
17 اردیبهشت 91 23:48
الی عزیزم یوگا کار کن خیلی وقت نمیگیره وزنتو متناسب میاره پایین الی این اهنگ منو داغون میکنه دقیقا وقتی بهم گفتن بچت دیگه میره این آهنگی بود که تو سرم اومده بود وولم نمیکرد میشه منم بذارم رو وبلاگم اشکال نداره؟
بهـــــــــــــار
17 اردیبهشت 91 23:52
کدوم اهنگ؟؟؟؟؟؟؟؟/ یه چیزی بگم من خیلی چاق شده بودم از 15 فروردین اراده کردم تا حالا 5کیلو کم کردم 7کیلو دیگه کم کنم میشم همون بهاررررررر
بهـــــــــــــار
18 اردیبهشت 91 0:05
پس گرفتن ماهیچه هاتم بخاطر همینه وزنت بالا رفته لازم نیست حتما باشگاه بری من یه کتاب یوگا گرفتم تو خونه ورزش میکنم چون سر کار میرم وقت ندارم حوصله باشگاه رفتنم ندارم عاشق این اهنگممممممممممممممم حرف دل ماست بخصوص من چون اصلا نذاشتن ببینمش
بهـــــــــــــار
18 اردیبهشت 91 0:07
فدات بشمممممم ایشاله چیزی نیست ایشاله نی نی نازت با برنامه ریزی بیاد به تو نیگاه میکنم انرژی میگیرم من میخوام دو ماه دیگه نی نی بیاد راستی من رژیم گیاهخواری و خام خوری گرفتم عالیههههههه خیلی پوستم خوب شده وزنمم داره کم میشه
بهـــــــــــــار
18 اردیبهشت 91 0:12
عزیزم ایشاله بزودی استخدام بشی منم عاشق بانکم اما قسمت نشد شدم دبیر ریاضی بد نیست راضی ام به عشق شاگردام میرم سر کار وگرنه پولش بخور و نمیره
بهـــــــــــــار
18 اردیبهشت 91 0:17
خدانکنه نازاااااااااااااا باشی زبونتو گاز بگیر لوسسسسسسس
بهـــــــــــــار
18 اردیبهشت 91 0:22
من استخدام آموزش پرورشم سنم دیگه به استخدامی نمیخوره 9سال سابقه دارم البته فوق لیسانسمو گرفتم ما هم شدیدا نیاز داریم خیلی هم اوضامون بده کلی قسطوبدهی اولش سخته منم خیلی سخت بود اما توعید 70 کیلو بودم خدا داشتم میترکیدممممممم الان 64 هستم تو هم اراده کن بعد رژیم خام خوری میرم که دکتر ببینتم بعد میذارم نی نی بیاد
بهـــــــــــــار
18 اردیبهشت 91 0:24
فذدات بشمممممممم برو منم باید سوالامو تموم کنم و برم لالا بوسسسسسسس شب خوش
مام پارسا
18 اردیبهشت 91 2:22
سلام خانومی وبلاگتون خیلی جالبه.بیشتر مطالبش رو خوندم.یه جوریه که آدم دیگه نمی تونه بیرون بره. وای قضیه گرفتگی ساق پا خییییییییییییییییییییییییلی وحشتناکه.من هم زیاد برام پیش میاد اونم توی خواب.فقط دلم می خواد جیغ بزنم چون هیچ کار دیگه ای از دستم بر نمیاد از آشنایی باهات خوشحال شدم.اگه با تبادل لینک موافق بودی خبرم کن
مامان ماهان عشـــــــــ❤ــق
18 اردیبهشت 91 5:34
سلام.من تو بارداریم اینجوری میشدم به دکترم گفتم با یک بسته کپسول کلسیم مشکل حل شد. شیر و لبنیات و غذاهای کلسیم دار مث کلم بیشتر بخور درست میشه.
مامان محمدرضا2
18 اردیبهشت 91 8:20
سلام وبت خیلی قشنگ شده، امیدوارم مادرتون حالش زودتر خوب بشه، راستی پای منم خیلی اینطوری می شد ولی از وقتی که کفشام کمی پاشنه یا لژ داره خیلی بهتر شده انگار با کفشای کفه تخت بیشتر این مورد برام پیش میومد. شاید به رفتن سرکارو زیاد سرپا ایستادن مربوط باشه، گلم اگه می خوای یه کارمند بشی باید مثل خودشون رفتار کنی و اول به فکر سلامتی خودت باشی بعد کار راستی از این به بعد می شه از قول محمدرضا بهتون بگم خاله النازجون. دوستت دارم؛ عکس دوتایتون هم خیلی قشنگه ، بازم به ما سر بزن
پارميدا
18 اردیبهشت 91 10:10
سلام اگر درست متوجه شده باشم اون درد درد سفت شدم ولخته شدن خون توي عصب سياتيك پاست. يه ام آر آي مي تونه كمك كننده باشه عزيز.
مامان پریسا
18 اردیبهشت 91 10:11
وای چه درد بدیه من هم گاهی اینطور میشم خصوصا" وقتی هوا سرد میشه درد وحشتناکیه خصوصی
پارميدا
18 اردیبهشت 91 10:37
حرف در گوشيم اين بود كه تو قيافه ات از شوهرت ماشاءالله خيلي خوبتره خوشحال باش .(گفتم سري بهش) ضمنا خواهش مي كنم گامبو چيه ماشاءالله به اين خوشگلي و نازي هستي قدر خودتو بدون.... بازم ممنون داريم چت مي كنيم ؟؟؟؟؟؟جالبه
مامان یسنا گلی
18 اردیبهشت 91 10:46
امیدوارم دیگه این مشکل واست پیش نیاد عزیزم.خیلی دردش وحشتناکهههههههه
مامان آرشیدا قند عسل
18 اردیبهشت 91 11:55
سلام عزیزم نبینم اذیتی، الان خوبی؟
مامان نیروانا
18 اردیبهشت 91 11:58
سلام دوست عزیزم. ممنون که به وب نیروانای ما سرزدین و اون کامنت پرمهر رو گذاشتین. خوشحالم که بهتون خوش گذشته. منم اومدم اینجا که ببینم دوست خوش ذوقم کیه، درباره ی وبلاگتون رو که خوندم یهو دلم گرفت برای اون نی نی که دیگه نیست ولی با خودم گفتم ببین چه ردپای قشنگی بجا گذاشته اون نقطه ی نورانی و رفته. خود خود ستاره ست نی نی عزیزت. منم یه نی نی اینجوری دارم. اسمش مهربانو بود. 2 ماهه بود نقطه ی درخشان من ولی برام نموند. نگران نباش خدا خیلی بزرگه. برات دعا میکنم که زود زود یه فرشته برات بفرسته که یاد و نور این ستاره ی رفته رو تو سیمای قشنگش ببینی و حظ کنی. بازم بهمون سر بزن خوبِ من
نگار
18 اردیبهشت 91 12:21
سلام عزيزم خدا بد نده؟ اين جور دردهاي الكي كه يه دفعه ميان و نميرن! همه از استرس و حرصه حالا كه ديگه داري ميري سر كار و خوشي ايشالله كه ديگه نمياد سراغت اين تركش آخر بود رمزو برات گذاشتم
مام پارسا
18 اردیبهشت 91 13:07
سلام خانومی.ممنون که به دیدنم اومدی خیلی خوشحالم کردی. راستی ممنون که منو قابل دونستی و رمز رو بهم دادی بووووووووووووووووووووس
مامان مانی
18 اردیبهشت 91 14:56
نایسل جونم شما که اطلاعاتت کامله عزیزم کلی تحقیق کردی در مورد گرفتگی پا
مامان نفس طلایی
18 اردیبهشت 91 15:51
مامان آیهان جون
18 اردیبهشت 91 17:56
سلام الناز جان، ممنون که بهمون سر زدین، امیدوارم اگه خداجون فرشته نازنینت رو از بین همه فرشته کوچولوها سوا کرد و برای خودش نگه داشت، به زودی یه فرشته کوچولوی نازنین تر بهت بده که فقط و فقط مال مال خودت باشه، یه فرشته کوچولو بات چشمای درشت رنگی که همه دلتنگیاتو ببره
مامان الینا
19 اردیبهشت 91 14:22
واااااااااااااااای منم وقتی حامله بودم اینطور شدم خیلی بده
مامان وندا
19 اردیبهشت 91 18:24
آره منم اینجوری میشم می دونم چی میگی، من شصت پامو ماساژ میدم و خم میکنم درست میشه
مامان آنیسا
20 اردیبهشت 91 13:25
قالب وبلاگت گشنگه
زيبا جون
25 مهر 91 1:14
خواهر منم هي همينطوريه من تابحال نشدم!ولي خواهرم كه همچين داد ميزنه من يه قد ميپرم تو تختم بالا ميگم چيههههه؟خواب بودم ها اعصابم خورد ميشه


خیلی بده خیلیییییییییییییییی