محمد رضا (آريو جون)محمد رضا (آريو جون)، تا این لحظه: 8 سال و 2 ماه و 11 روز سن داره

نی نی مامانش

اجازه یه چیزی بگم!!!

1391/1/27 20:06
نویسنده : نایسل
981 بازدید
اشتراک گذاری

اجازه یه چیزی از نی نی ام بگم دیگه نمیگم

دعوام نکنیناا اما خوب یهو یادم اومد دیگه

وای امروز یهو یادم اومد اگه نی نی من بود الان 3 ماهو 18 روزش بود

وای حتما میفهمیدم دختر یا پسره مگه نه!!!

براش اسم انتخاب میکردم رو کلی چیز میز میخردیم هر چند حسم میگفت پسره!!

ولی خوبه که نیست عزیزم

تا من توی زندگی ام با علی به یه ثبات برسیم بچه خبری نیست دیگه

من تازه کارورزی برداشتم بانک مسکن هفته ای 3 روز 10 هفته واییییییییییییییییییییییییییی

پروزه رو هم نگو که هیچی امروز رفتم استاده نبود هر روز میرم گیرش نمیارم وای خدا تا تیر بیشتر وقت

ندارم

کلاسامم که اصلا نرفتم واییییییییییییییییییییی بیفتم این ترم بدبخت میشم

بابات امروز خوب بود دیروزم همین طور بردتم شام بیرون ولی از گلومون پایین نرفت بععدشم  کیلیپشو

نشونم

داد یکم قهر بودیم اینا سر به سر هم گذاشتیم و کل کل بعد خوب شدیم خوابیدیم

امروز چک داشت یهو دیدم رنگش سر صبح پریده لباش پر پر میکنه میگم چیه 7 صبح میگگه دست چکم

نیست

هر جارو گشتیم نبود رنگ به رو نداشت یادش اومد تو ماشینه

سکته کردیم سر صبحی بعدشم که حدیقه اومد خونمون از خواب بی خواب کرد باز تا

خوابم برد زنگ زددد

بعدشم من زنگیدم خاله سوروره حرفیدیم

بعدشم رفتیم دانشگاه

بعدشم اومدم خونه ساعت 2:30 بابات اومد دنبالم زودی کباب تابه ای پختم برنجم که صبح اماده کرده

بودم

به این نتیجه رسیدم ادم زود بیدار شه چقدر میتونه کار کنه

من امروز خونه رو طی کشیدیم جارو کردم کلی ظرف شستم

اونم همش صبح

ای ول ای ول به خودم

خدایا چی میشه هرروز زود بیدار شم چی میشه هااااااااااااا

کیلیپ باباتم گفتم اماده شده چند وقت دیگه از جم میوزیک یا پی ام سی پخش میشه

خدایا کمکش کن

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (67)

مامان امیر مهدی
27 فروردین 91 20:56
آفرین خانوم خونه دار چقدر فعالیت......خسته نباشی گلم
تارا
27 فروردین 91 21:17
سلام الناز جونم از دیروز همش تو فکرت بودم!منم باهات موافقم!تا با شوهرت به یه ثبات نرسیدین پای یه آدم بیگناه رو به این دنیا باز نکن!وقتی فقط خودت باشی راحت تر میتونی هر تصمیمی بگیری!منم این روزا همچنان از گوش درد مینالم و درس هم که تعطیل!امروز کلاس زبان هم نرفتم!ایشاالله همیشه رو به راه باشی و زندگی بر وفق مرادت باشه!غصه فامیل شو شو هم نخور!واست مهم نباشه!یه دکتر روانشناسی به من میگفت باید کارای مردا رو بهشون نشون بدی نه ایکه بهشون بگی!وقتی عملی نشونش میدی کاراشو اون وقت که میفهمه کاراش جالب نیست!سخته ولی شدنیه!غصه نخور!ناراحتم نباش!دنیا 3 روزه!!!!
تارا
27 فروردین 91 21:49
راستی کلیپ شوشو هم که درست شد یه نسخه اش رو بذار تو وب تا هممون ببینیم!
باران پاییزی
27 فروردین 91 22:41
عزیزم انشاا... همیشه سلامت و شاد باشید
مائده
27 فروردین 91 23:08
چه جالب آقاتون كليپ هم ميده؟باريكلا!چه هنرمند.ميگما چه عجبه اين يكي ديگه رمز نداشت من تونستم تا تهش رو بخونم!!!!!!
مامان نفس طلایی
27 فروردین 91 23:15
اره واقعا صبح زود پا شدن معجزه است....
مامان دخملی
28 فروردین 91 0:37
به سلامتی عزیزم خدا رو شکر همه چی درست شده واسه نی نی هم غصه نخور به زودی باز خدا بهت نی نی میده
مامان الینا
28 فروردین 91 2:01
وای عزیزم خدارو شکر انگار کمی حالو هوات عوض شده عزیزم خیلی خوشحال شدم منم هرروز تصمیم میگیرم که فردا صبح زود بیدار شم ولی کسی که تاساعت 4 با لپ تاپ ور میره میشه صبح زود بیدار بشه نداشتیماااااااااااااا عجله رو میگم قرار شد تا وقتی که زندگیتون آروم نشده عجله نکنی البته ببخشید ازاین نظرم دیگه گذشته ها رو فراموش کن وسعی کن همه ی وقت هاتو پر کنی بوووووووووووووس برای بهترین دوستم
مامان الینا
28 فروردین 91 2:01
راستی یادم رفت خسته نباشی
مامانی درسا
28 فروردین 91 2:31
عزیزم انشاالله همیشه با هم و در کنار هم باشین . وقتی نی نی اومد انوقت میام بهت میپرسم هنوز دوست داری زود بیدار شی
مامان وندا
28 فروردین 91 2:47
سلام خانمی سال نوت مبارک،دیگه بما سر نمیزنی، ایشالا که امسال سال شادیهات باشه و غصه ازت دور شه
مامان الینا
28 فروردین 91 3:13
انشاالله که دیگه هیج وقت ناراحت نشی وغصه نخوری وای خدایا شکرت با وجود شما من کلی از تنهایی در اومدم
مامان الینا
28 فروردین 91 3:21
شب بخیر
مامان رضا جونی
28 فروردین 91 7:13
دکمه
28 فروردین 91 8:05
النازی.... تو چقدر بامزه ای! چقدر اتفاق! اگه جای من بودی هر روز یه ربع به شیش بیدار می شدی تند تند صبحانه آماده می کردی می رفتی سر کار.... ساعت 4 میرسیدی خونه .... یه ساعت می خوابیدی.... پا می شدی خونه رو تمیز می کردی و شام میذاشتی و درسم می خوندی و.... اون موقع چیکار میکردی دختر....؟؟؟؟ البته.... خدا رو شکر می کنم.... انشاالله خدا یه نی نی ناز بزودی بهت میده.... نگران نباش.... میگم... یه خورده نگرانم... سینا از دیروز صبح تا حالا زیاد تکون نمی خوره.... یعنی زیاد نمی تونم تکوناش رو حس کنم... دعام کن...
حسناسادات
28 فروردین 91 10:05
حسناجون تو مسابقه نی نی متفکر شرکت کرده. میشه بهش رای بدین؟ رای گیری از هفته اول اردیبهشت ماه شروع میشه. http://noruz1391.niniweblog.com
مامان محمدرضا
28 فروردین 91 10:24
عزیزم ضحی وب نداره ولی خیلی مهربونه
مامان امیر مهدی
28 فروردین 91 13:13
از خوبیهای زندگیت و خوبی های شوهرت ننویس تو وبلاگت..بیشتر از خودت بنویس......چشم شور زیاده تجربه بود
دیبا نفس مامان
28 فروردین 91 13:37
به به روزای خوشتون مبارک ایشالا همیشه خوش و سر حال باشی عزیز. خوبه زود پاشدن به آدم انرژی میده
مامان مانی
28 فروردین 91 14:39
سلام خوبی؟ راستی الان تا می تونی بخواب و از زندگی لذت ببر وقتی نی نی ت دنیا بیاد دیگه همش باید بی خوابی بکشی عزیزم
ilijoon
28 فروردین 91 14:58
اي ول اي ول به الناز خانوم فعال خودمون دوستت دارم خيلي زياد
مامان نفس طلایی
28 فروردین 91 16:06
مامان یسنا گلی
28 فروردین 91 16:27
سلام.ممنون عزیزم.تو خوبی؟
مامان محمدرضا
28 فروردین 91 16:34
امروز چطوری گلم؟
ضحی
28 فروردین 91 18:36
سلام عزیزم من سایت ندارم تو قسمت تفریحات برات پیام گذاشتم نمیدونم دیدی یا نه ....من هم دو سال پیش فاطمه کوچولوم که یک روز بیشتر توی دنیا نموند از دست دادم یه مدت خیلی دلتنگش بودم اما یه شب خواب دیدم یه دختر 3یا4ساله دارم اومدن دنبالش ببرنش ... وقتی بیدار شدم باخودم گفتم اگر بزرگ میشد بعد میرفت که من دیوونه می شدم پس خدایا شکرت که اگر زمینی نبود زودتر بردیش ...ولش کن بابا حالا هم از خدا میخوام اگر صلاح میدونه یکی دیگه جای اون بهم بده
پارميدا
28 فروردین 91 18:41
به روزم اگه زحمتي نيست يه سر بيا وبلاگ پارميدا.........
تارا
28 فروردین 91 20:18
سلام!آره این روانشناسه خیلی حرفای جالبی میزد!مثلا میگفت وقتی رفتین خونه مادر شوهر خیلی به شوهرتون نچسبید!اون(مادر شوشو)حس میکنه داری ادعای مالکیت میکنی!میگفت برین کنار مادر شوهر بشینید!این حرفش واسه من جالب بود!حالا باید بعد ها امتحان کنم ببینم راست میگه!
تارا
28 فروردین 91 21:25
باشه حتما! خیلی حرفاش جالب بود!میگفت تا وقتی هی به شوشو بگید خیلی مامانی هست و خیلی متکی به مامانش هست بامر نمیکنه اما وقتی رفتین خونه مادر شوشو هی قربون صدقه مامانش رفتین هی نشستین کنارش هی به قول خودمون هندونه زدین زیر بقلش میوه واسش پوس کندین و این حرفا خودش میاد بهتون میگه این لوس بازیا چیه چرا هی میچسبی به مامان من!اونوقت بهش بگین این کارایی هست که تو میکنی و منم گفتم حتما خوبه که تو انجامش میدی منم انجامش دادم!
مامان نفس طلایی
28 فروردین 91 21:38
خصوصی
تارا
28 فروردین 91 21:41
خیلی قبولش دارم!بعد از اون رفتم یه روانشناس دیگه 13 تومن هم پول دادم اما هیچی عایدم نشد! من که خیلی از خانواده سجاد میترسم!چون خودش میگه مامان باباش خودشون دوست داشتن واسه من دختر انتخاب کنن!اما... میترسم منون قبول نکنن!اوضاع و شرایط بدی هست!البته خودم گفتم به خانوادش رابطه مارو بگه اما الان پشیمون شدم! باید برم این روانشناسه رو پیدا کنم کاش همه اینا یه کابوس بود حاضرم تمامش یه کابوس باشه!
مامان نفس طلایی
28 فروردین 91 21:51
فداااااااااااااااااااااااااات
مامان مانی
28 فروردین 91 23:39
سلام عزیزم خصوصی برات فرستادم گلم
مامان نفس طلایی
28 فروردین 91 23:40
عزیزمی
مامان الینا
29 فروردین 91 0:55
پس کووووووووووووووو پست جدید بیا عکسای الینا رو ببین
الهام مامان رامیلا
29 فروردین 91 1:08
الی جون من اصلا رمز ندارم همش یادم میره بعدش هم خوش بحالت شوشو کلیپ داره من رمز میخوامممممممممممممممممممممممممممممممممممممممم
مامانی درسا
29 فروردین 91 2:06
النازی عزیزم خوبی ؟ من که بهت خیلی عادت کردم . آپ کردی ندایی بده .
مامان محمدرضا نفس(اون یکی محمدرضا)
29 فروردین 91 9:08
سلام خانوم خوبی من فکر کردم ده سالی هست منتظری بابا، همش یک سال و خورده ای که ازدواج کردید، بذار چندتا مسافرت برید، از دوتایتون لذت ببرید انشاءالله زودزود نی نی هم می یاد گلم دوستت دارم به ما سربزن
مامان نوژا
29 فروردین 91 9:37
سلام عزیزم امیدوارم به زودی زود خدا واست فرشته ات رو زمینی کنه
مامان محمدرضا
29 فروردین 91 12:03
عزیـــــــــــــــــــــــــزم . چقدر قشنگ گفتی عاشق این حرفتم یعنی خودش منو انتخاب کرده؟
مامان الی
29 فروردین 91 12:12
سلام جیگر آفرین سحرخیز باش تا کامروا باشی نایسل جونم ایشا.. که بری بانک مسکن و یه روز هم کارمندش بشی جیگر البته کار کردن سخته به هرحال مواظب خودت باش
مرجان مامان پریساجون
29 فروردین 91 14:46
عزیزم خیلی خوشحال شدم ایشاله همیشه شاد باشی
باران پاییزی
29 فروردین 91 14:51
سلام دوست عزیزم خوبی انشاا...
مریم مامان نخودچی
29 فروردین 91 15:05
دوست گلم نی نی قشنگ ما تو مسابقه نی نی متفکر شرکت کرده لطفا بهش رای بدید مارو خوشحال کنید... امیر مهدی کوچولو همون نی نی لخت http://noruz1391.niniweblog.com/cat6.php رای گیری روز اول اردیبهشت
مامان آرینا موفرفری
29 فروردین 91 16:31
الناز جون مگه می شه از خواب صبح زد.: (آفرین به همسر هنرمند.هر وقت پخش شد خبرم کن .
مامان امیر مهدی
29 فروردین 91 18:14
الناز جون اون رمزی رو که قرار بود واسم گیر بیاری چی شد؟ ایمیل رو میگم
مامانی درسا
29 فروردین 91 20:49
خانمی کجایی . پیدات نیست آپیدی خبرم کن . نگرانم ......
تارا
29 فروردین 91 21:34
سلام!سجاد هم قبول نمیکنه روانشناس رو!این روانشناسه هم تو یه کلاسی که با هم رفتیم بود! باید بشناسی کارشون رو
مامان الینا
30 فروردین 91 1:25
نایسل جون کجایی پس؟ نگرانت شدم انشاالله که خوب باشی عزیزم
مامان امیرناز
30 فروردین 91 8:42
سلام عزیزم خودم یه بار از دست دادن نی نی و تجربه کردم اما بعدا فهمیدم به صلاحم بود ایشالا زود یه فرشته سالم می اد تو بغلت اگه دوست داشتی تبادل لینک کنیم خبرم کن
مامان نفس طلایی
30 فروردین 91 10:25
کجاشی ؟ خوفی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مامان محمد مانی
30 فروردین 91 12:36
سلام محمد مانی تو مسابقه نی نی متفکر شرکت کرده.(با اسم مانی کوچولو) ممنون میشم که بهش رای بدید. رای گیری از اول اردیبهشت شروع میشه. http://noruz1391.niniweblog.com/post644.php
مامانی درسا
30 فروردین 91 13:39
نایسل کجایی ؟؟؟؟؟
مامان مانی
30 فروردین 91 15:47
عزیزم فرستادم برات
باران پاییری
30 فروردین 91 17:01
به ســـرنوشـت بگـــــویــــــید اسباب بازی هایـــــش بی جان نیستــــند ؛ آدمنــد ، می شکـــــنــــنـد .... آرام تـــــــــر ... !!!......
پارميدا
30 فروردین 91 18:16
سلام قالب وبلاگت كمي از سمت راست نوشته هات رو گرفته...
پارميدا
30 فروردین 91 18:17
رمز عبور نوشته هات رو به ما نميدي خانومي؟
♥ مامان آینده ♥
30 فروردین 91 20:47
سلام مهربون... خوبی؟! حتما حکمت خدا بوده که نی نی رفته پیش خدا... انشالله شرایط که فراهم شد اقدام کن برای داشتن یه نی نی سالم و خوشگل... منم هنوز نی نی ندارم..براش وب زدم..خوشحال میشم بیاین
نی نی گوگولی
31 فروردین 91 1:35
میخواستم بگم کم پیدایی عسیسم؟؟ دیدم با این اتفاقات روزمره ... اگه وقت کردی به ما هم سر بزن هر دوتاتوون موفق باشید عسییسم
مامان دينا
31 فروردین 91 10:00
سلام دينا تو مسابقه نی نی متفکر شرکت کرده.(با اسم ديناکوچولو) ممنون میشم که بهش رای بدید. رای گیری از اول اردیبهشت شروع میشه. http://noruz1391.niniweblog.com/post644.php
مامان آنیسا
31 فروردین 91 10:53
سلام.خانمی خوبی/؟
مامان ترنم کوچولو
31 فروردین 91 14:22
سلام عزیزم رای گیری شروع شده تو پست رای گیری منتظر رایتون هستیم.noruz1391.niniweblog.com
متین مامی ایلیا
31 فروردین 91 18:07
من تازه با وبتون اشنا شدم خیلی زیبا مینویسید، میشه با هم دوست باشیم؟ من با اجازه لینکتون کردم
مسافران آسمانی
31 فروردین 91 20:16
آخی...نازی...خسته نباشی عزیزم چقدر با نمکی نایسلی...دعا میکنم دیگه صبحا زود بیدار شی گلی...بوس بوس... راستی دوست دارم بلینکمت...اجازه هست...؟مایل بودی خبرم کن...
♥●•٠·˙ღ✿عارفه♥●•٠·˙ღ✿
31 فروردین 91 23:26
خیلی سخته زود بیدار شدنا


آدرس وبتو بهم درست بده
اعظم
2 اردیبهشت 91 10:06
سلام چشمت کور بشین درست زندگی کن و درس بخون

دوستم آدرس می دادی
مامان آوین
19 خرداد 91 21:32
الناز جون ممنون که از وبلاگم دیدن کردی یه حسی بهم میگه خیلی مهربون وانرژی مثبتی..امیدوارم زودی مامانی یه نینی نازنازی بشی..
زبان مادری فردا
14 خرداد 93 1:42
کلاس آموزش زبان برای کودکان زیر شش نه تنها مفید نیست بلکه می تواند مضر هم باشد. از طرف دیگر آموزش انبوهی از لغات به زبان دیگر به کودک که معمولا با فلش کارت انجام می شود هم موجب زبان آموزی نمی گردد. بهترین کار پرورش کودک دوزبانه است. یعنی کودک را از طریق کارتون، سخن گفتن، مربی و کارگاههای مادر و کودک، فقط و فقط در معرض زبان دوم قرار بدهیم تا خود زبان دوم را هم مانند زبان مادری به صورت جذب طبیعی از محیز فرا بگیرد.