ماه ششم
وارد ماه ششم بارداري شديم
يه وقتايي مثه نبض ميزني و من ذوق ميكنم كاش زودتر تورو ببينم خيلي دوس دارم بدونم چه شكلي هستي شبيه كي شدي تو گل پسر ناز مني ديروز با مامان زهره كلي برات چيزي خريديم واي خريدات نگا ميكنم عشق ميكنم خياي پول مامانم بركت داشت اينقد باهش چيزي خريدم حد نداشت
راستي زايمانم زد ١٣ اسفند
گفتم نميشه ١٦ باشه؟ گفت چرا؟ گفتم تولدمه قبول كرد دكترم گفت ميشه واي عاشق اينم روز تولدم خدا تو رو بهم هديه بده
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی